17 ذی القعده مصادف با سالروز قتل ناصرالدين شاه به دست ميرزا رضای کرمانی می باشد . مطلب ذيل نگاهی است گذرا به دوران زندگی اين شاه عصر قاجار :
ناصرالدين شاه در ماه صفر 1247 هجري متولد شد و در سن 17 سالگي ، بعد از فوت پدرش محمد شاه، در شهرتبريز( که به عنوان وليعهد درآنجا فرمانرواي آذربايجان بود ) ، به سلطنت نشست.
وي چهارمين پادشاه سلسله قاجاريه در تالار تخت مرمر جلوس رسمي کرد.
او از سلطنت به جزعياشي و خراب کاري چيز ديگر نياموخته بود . آن زمان که امير کبير و سپهسالار صدارت او را برعهده داشتند اصلاحاتي در کشورانجام گرفت ولي بعد از آن دو، ديگر کشوراقدامات اصلاحي را در زمان وی نديد.
براي اولين بارميرزا حسين خان ، شاه را براي مسافرت به خارج تشويق نمود تا با اين اقدام وي را به ضرورت اصلاحات متوجه نمايد . پس از او امين السلطان نيز ، دوبار زمينه سفر شاه را به خارج فراهم کرد. اما آنچه از اين مسافرتها حاصل شد ، فقط خرجهاي بيهوده وغالباً رسوايي ها و تفريحات ناپسند بود.
در زمان ناصرالدين شاه ، امتيازات انحصاري مختلفی به انگليس واگذارشد ، از جمله امتياز تأسيس بانک شاهنشاهي ، واگذاري امتياز کشتي راني دررودخانه کارون که البته دراين ميان روسها نيزبی نصيب نماندند امتياز شيلات درياي خزر به روس ها و غيره اعطاء گرديد که به شدت مايه خسارت شد و پي آمدهاي نامطلوبی را به دنبال داشت.
ناصر الدين شاه ، درزمان پنجاه سال سلطنت خود حتی يک قدم به جانب اصلاحات برنداشت و بهترين اوقات مغتنم ايران را به رايگان از دست داد . وی حتی مردان بزرگی چون اميرکبير را که به فکر اصلاحات مملکت بودند ازسر راه خود برداشت تا بهتر به عياشی و خوش گذرانی خود بپردازد. آورده اند که هنگام مرگ هشتاد و پنج زن ، و نزديک به نود خواجه سرا در حرم داشت . حرم سراي او لااقل شامل يکهزارو پانصد زن مي شد.
به نقل از اعتماد السلطنه، تا ممکن بود از کار طفره مي رفت ، و حل و فصل امور را جز به ندرت به ديگران مي سپرد . بيشتر اوقاتش صرف تفريح، شکار ، مسافرت يا صحبت با زنانش مي شد.
قمار بازي با شاهزادگان و اعيان تفريح مورد علاقه اش بود. به خود آرايي علاقه داشت در مواقع تشريفات، جواهر و الماس بسيار به لباس فاخر خود مي زد.
سواد شاه از حيث خط و انشاء خوب بود ، به موسيقي و سماع تار علاقه نشان مي داد. در نقاشي ذوق داشت و گاه نيز شعر مي گفت.
به مشروب علاقه داشت و گاهي مشروبات خارجي، از جانب سفرا و اعيان به او هديه مي شد که اين امرموجب ورود مشروبات خارجي به ايران شد.
اين شاه مستبد ، زياده روی در عشرت ، شرابخواري و بي بند و باري را مانع اداي تکاليف شرعي نمي دانست . وي بقاع متبرکه، حتي بقعه حضرت عبدالعظيم را زيارت مي نمود . به زيارت حرم امام رضا و عتبات عراق مي رفت و در ايام محرم و صفر غالباً به اقامه مراسم عزاداری اقدام مي کرد و از آنجا که نسبت به اهل بيت و دين معرفت نداشت ، اين اعمال بر رفتار وي اثري نداشت وپس ازچندی دوباره به عياشي و خيانتهاي خود ادامه مي داد.
با آنکه به دلقک هاي دربار در مواقع مقتضي اجازه مي داد تا از وزراء و رجال دربارش به زبان طنز و هزل انتقاد کنند، ولي از هر گونه انتقاد و اعتراضي که نسبت به اعمال خود او مي شد به شدت نفرت داشت . استبداد و تنفر وي از شنيدن اعتراضات و انتقادات، عامل عمده ايي در الزام مخالفان در اقدام به قتلش شد.
ناصرالدين شاه در سن شصت و هفت سالگي در حالي که خود و دربارش را براي برگزاري جشن پنجاهمين سال سلطنت آماده مي کرد، به فتواي سيد جمال الدين اسد آبادي درحرم حضرت عبدالعظيم به ضرب طپانچه ميرزا رضاي کرماني به قتل رسيد. وي را در باغ جيران درکنار حرم حضرت عبدالعظيم به خاک سپردند.
منبع:
تاريخ بيداري ايرانيان ، ناظم الاسلام کرماني
روزگاران تاريخ ايران ، دکتر عبدالحسين زرين کوب.
دی ۳۰، ۱۳۸۱
دی ۲۳، ۱۳۸۱
ميلاد امام رضا (ع)مبار ک باد
حضرت على بن موسى، ملقّب به رضا، در سال 148 هجرى قمرى در روز 11 ذيقعده در مدينه به دنيا آمد. پدر آن حضرت، امام موسى بن جعفر و مادرش بانويى بزرگوار به نام نجمه بود. كه او را سمانه و تُكْتَمْ و طاهره نيز مىگفتند. بعد از شهادت امام كاظم(عليه السلام)، آن حضرت در 35 سالگى عهدار دار مسئوليت امامت و حفظ مبانى اسلامى و رهبرى شيعيان گرديد.
مدّت امامت امام هشتم در حدود بيست سال بود كه مىتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد: 1ـ ده سال اوّل امامت آن حضرت كه همزمان با دوره زمامدارى هارون بود. 2ـ پنج سال بعد از آن كه مقارن با خلافت امين، فرزند هارون بود. 3ـ پنج سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلّط او بر قلمرو اسلامى آن روز بود.
امام رضا(عليه السلام) در هر يك از اين سه دوره، به مقتضاى مسئوليت خطير امامت، با اوضاع و احوال پيچيده خلافت آن روز كه به نام اسلام بر مردم حكومت مىشد و با وجود نابسامانى هاى زيادى كه از جهات مختلف در زندگى اجتماعى مردم وجود داشت، وظايف متناسب خود را در راه خدمت به اسلام انجام مىداد.
امام هشتم تا آنجا كه قدرت و امكان داشت از فرصتى كه در سه سال آخر عمرش پيش آمد، در بيدارى مردم و توجّه دادن آنان به اصول مسائل و پرده برداشتن از چگونگى اغفال آنان به صورت ها و عناوين گوناگون، حدّاكثر استفاده را نمود.
شهادت آن حضرت در سال 203 هجرى در سناباد نوقان، كه امروز يكى از محله هاى مشهد است، در 55 سالگى، به وسيله سمّى كه مأمون به او خوراند، اتّفاق افتاد.
اكنون مزار و مرقد شريفش بزرگترين زيارتگاه در ايران اسلامى، در شهر مقدّس مشهد، مورد توجّه شيفتگان حضرتش مىباشد.
«مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِياءِ التَّنَظُّفُ.»:
از اخلاق پيامبران، نظافت و پاكيزگى است.38- به پنج كس اميد نداشته باش
«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ.»:
پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش:1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبينى،2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نيابى،3ـ و كسى كه در آفرينشش استوارى نبينى،4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نيابى،5ـ و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد
حضرت على بن موسى، ملقّب به رضا، در سال 148 هجرى قمرى در روز 11 ذيقعده در مدينه به دنيا آمد. پدر آن حضرت، امام موسى بن جعفر و مادرش بانويى بزرگوار به نام نجمه بود. كه او را سمانه و تُكْتَمْ و طاهره نيز مىگفتند. بعد از شهادت امام كاظم(عليه السلام)، آن حضرت در 35 سالگى عهدار دار مسئوليت امامت و حفظ مبانى اسلامى و رهبرى شيعيان گرديد.
مدّت امامت امام هشتم در حدود بيست سال بود كه مىتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد: 1ـ ده سال اوّل امامت آن حضرت كه همزمان با دوره زمامدارى هارون بود. 2ـ پنج سال بعد از آن كه مقارن با خلافت امين، فرزند هارون بود. 3ـ پنج سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلّط او بر قلمرو اسلامى آن روز بود.
امام رضا(عليه السلام) در هر يك از اين سه دوره، به مقتضاى مسئوليت خطير امامت، با اوضاع و احوال پيچيده خلافت آن روز كه به نام اسلام بر مردم حكومت مىشد و با وجود نابسامانى هاى زيادى كه از جهات مختلف در زندگى اجتماعى مردم وجود داشت، وظايف متناسب خود را در راه خدمت به اسلام انجام مىداد.
امام هشتم تا آنجا كه قدرت و امكان داشت از فرصتى كه در سه سال آخر عمرش پيش آمد، در بيدارى مردم و توجّه دادن آنان به اصول مسائل و پرده برداشتن از چگونگى اغفال آنان به صورت ها و عناوين گوناگون، حدّاكثر استفاده را نمود.
شهادت آن حضرت در سال 203 هجرى در سناباد نوقان، كه امروز يكى از محله هاى مشهد است، در 55 سالگى، به وسيله سمّى كه مأمون به او خوراند، اتّفاق افتاد.
اكنون مزار و مرقد شريفش بزرگترين زيارتگاه در ايران اسلامى، در شهر مقدّس مشهد، مورد توجّه شيفتگان حضرتش مىباشد.
«مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِياءِ التَّنَظُّفُ.»:
از اخلاق پيامبران، نظافت و پاكيزگى است.38- به پنج كس اميد نداشته باش
«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ.»:
پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش:1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبينى،2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نيابى،3ـ و كسى كه در آفرينشش استوارى نبينى،4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نيابى،5ـ و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد
دی ۱۴، ۱۳۸۱
اشتراک در:
پستها (Atom)