آذر ۳۰، ۱۳۸۱

سلام
شب يلدا طولانيترين شب سال به همه خوش بگذره
شب يلدا بلندترين شب سال ، شب اول برج جدي و شب چله بزرگ زمستان است. فرهنگ معين يلدا را برگرفته از ريشه سرياني ( زبان مردم روزگار باستان سوريه " کلده و
آشور" ) ذکر مي کند که به معناي "ميلاد" است . مهر پرستان آريايي ، بدنيا آمدن خورشيد را در آن شب که ابتداي انقلاب زمستاني است، جشن مي گرفتند. اين کلمه در زبان مردم اسکانديناوي و شمال اروپا ، با نام jul " يول" شهرت يافت و ميلاد مسيح ، مقارن آن قلمداد شد. مردم ايران زمين آن را يلدا ناميدند . يلدا در ادبيات و عرفان فارسي تعابير گوناگوني دارد .

بنظر عده اي يلدا درازترين شب سال است و پيشينيان آن را شوم و نحس مي دانستند :

همه شبهاي غم آبستن روز خراب است يوسف روز، به چاه شب يلدا بيند (خاقاني)

اکنون مرا که شام جواني صبوح کرد شبهاي رنج چو شب يلدا دراز شد ( قاضي حميد الدين)

چنان به روشني دل برف سان مناز بس شب چراغ قدر که به يلدا نهاده اند

تو جان لطيفي و جهان جسم کثيف است تو شمع فروزنده و گيتي شب يلدا ( معزي)

عرفا ، شب يلدا را به نور سياهي که نور ذات و نورعالم جبروت است ، اطلاق مي نمايند ( مرات العشاق)

در نظر ايشان يلدا نهايت الوان انوار است که سواد اعظم است ( لمعات عراقي)

ديگر شعرا ، يلدا را چنين توصيف کرده اند :

شگفت نسيت اگر داده اي عنان خرد به روز خوش و طره شب يلدا(مجير بيلقاني)

صحبت حکام ظلمت شب يلداست نور زخوشيد خواه ، بو که برآيد( حافظ)

روز فراق تو که نبينم جمال تو با من حکايت شب يلدا کند همي(اديب صابر)

غنيمت دان حضور نعمت الله که دشمن را شب يلداست امروز( نعمت الله ولي)

آذر ۱۸، ۱۳۸۱

سلام
وبلاگ جون تولدت مبارک

سرانجام وبلاگ من هم يک ساله شد تولد وبلاگم مبارک

آذر ۱۳، ۱۳۸۱

سلام
بوي عيد مي آيد
عاشقان عيدتان مبارک باد


آذر ۰۳، ۱۳۸۱

سلام
از آن زمان که کودکی نوپا بودم ، به ياد دارم هرگاه که می خواستم برخيزم ، به من آموخته بودند « يا علي » بگويم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمايم « يا علي » می گفتم ، اما « يا علي » چه بود ؟ و « علي » که بود ؟ نمی دانستم.

امروز هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سيره و سرگذشت آن حضرت داشته ام ، باز هم بايد اقرار کنم که چيزی نمی دانم و درک جلوه های شخصيت ابر مردی که ماوراء شخص وي ، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست ؛ برای فردی چون من ، ناممکن است مگر نمی از يمي.

سعدي ، با آن همه دانش ، آگاهی و سير و سياحت می گويد:

" کس را چه زور و زهره که وصف علی کند جبار در مناقب او گفته : هل اتي "

، مولوی بلخی با آن انديشه عميق و روح بلند درباره حضرت علی عليه السلام می گويد:

" در شجاعت شير ربانيستي در مروت خود که داند کيستي؟!

و ابوعلی سينا ، متفکر و فيلسوف شرق نيز در مقام تشبيه او چنين می گويد:

[علی عليه السلام نسبت به اصحاب ، مانند « معقول» بود نسبت به « محسوس »] و نيز می گويد : « علی عليه السلام در ميان ياران رسول خدا صلی الله عليه و آله مانند عقول قاهره نسبت به اجسام ماديه بود. » به راستی کدام بعد از ابعاد وجود علی عليه السلام را می توان بررسی کرد ؟ شجاعت ، عدالت ، سخاوت ، ايثار ، گذشت ، علم ، آگاهی و معرفت ، زهد و تقوا و ... کدام يک؟

علی عليه السلام ، شخصيتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد ؛ حضرت فرمانروايی است پر قدرت و صلابت و در عين حال بردبار ، در ميدان جنگ دلاوری کم نظير ، در محراب عبادت عابدی گريان ، با دشمنان خشن و قاطع ، در برابر يتيمان و بيوه زنان مهربان و رقيق القلب ، سخاوتمندی بی مانند ، در عين حال ساده پوشی کارگر و کشاورز ، حکيمی دانا ، قاضی دادگر ، بی گذشت و دقيق النظر بود.

به راستی شناخت گوشه ای از اين دريای ناپيدا کرانه فضيلت ، تقوا و دانش، برای کسی امکان ندارد ، مگر خدايی که خالق اوست و حضرت خاتم النبيين صلی الله عليه و آله که معلم و مربی اوست و اولاد مطهرش که پرورش يافتگان مکتب او هستند ؛ تنها ايشان هستند که مقام و رتبت او را ، چنانکه هست ، درمی يا بند و ديگران را راهی به شناخت شخصيت والاي او نيست.

اميرالمؤمنين دريايی است از خصايص عالی بشری و جامع صفات ممتاز يک انسان برتر ، و به حقيقت انسانی کامل. ايشان در اين صفات ، تا آنجا پيش رفته که حتی دشمنانش نيز زبان به تمجيد او گشوده اند.



آذر ۰۲، ۱۳۸۱

سلام
اميدوارم همگي خوب وخوش وسلامت باشيد. داريم به شبهاي قدر نزديک ميشيم راستي درخواست شما در اين شبها از خدا چپست؟
پول و خونه ماشين رسيدن به يار ودلدار و...........ولي قبل از هر چيزاز خدا سلامتي بخواهيد سلامتي از هر چيز تو دنيا مهم تر ه
مادر بزرگ خدا بيامرزم هميشه ميگفت: تنت سالم باشه دلت خوش و هميشه از خدا ميخواست :يک شب تب ويک شب مرگ از
مريضي ويک گوشه افتادن وخوار و خفيف شدن مي ترسيد آخرش هم با يک سکته در کمال سلامتي فوت کرد حتي به يک دقيقه هم نکشيد
آدم تا دردمند نباشه قد سلامتي را نميدانند تن دردمند و آزرده بد چيزيه
تو اين شبها اول از همه از خدا سلامتي بخواهيد و عمر باعزت
مرا هم دعا کنيد تا سالم باشم و براي شما هي چرت وپرت بنويسم
سبز باشيد

آبان ۲۹، ۱۳۸۱

ميلاد کريم اهل بيت مبارک باد
باسمه تعالي

" کريم اهل بيت "
" انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده می دهد زير بار مسئوليت می رود و تا به وعده خود عمل نکند رها نخواهد شد." (1)
امام حسن (عليه السلام)
شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت ، زمين و آسمان شهر مدينه نور باران شد و عطر دل انگيز بهشتی خانه فاطمه و علی را پر کرد ، مولودی پا به هستی نهاد که نامش را حسن ناميدند...

پدر او امير مؤمنان علی بن ابيطالب عليه السلام و مادرش ، مهتر زنان ، فاطمه سلام الله عليها دختر پيامبر خداست.

پيامبر اکرم نام اولين نوه خويش را « حسن » نهاد که اين نام در جاهليت بی سابقه بود. امام حسن عليه السلام ، نه تنها از نظر علم، تقوي ، زهد و عبادت ، مقامی برگزيده و ممتاز داشت ، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگيری از بيچارگان و درماندگان نيز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامی آن حضرت آرامش بخش دلهای دردمند ، پناه مستمندان و تهی دستان و نقطه اميد درماندگان بود. هيچ فقيری از خانه آن حضرت دست خالی بر نمی گشت و هيچ آزرده دلی شرح پريشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی کرد ، جز آنکه مرهمی بر دل آرزده او نهاده می شد. گاه پيش از آن که مستمندی اظهار احتياج کند و عرق شرم بريزد ، احتياج او را بر طرف می ساخت و اجازه نمی داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد.

امام حسن (ع) سه بار ، دارائي خود را با خدا قسمت کرد و دو بار از تمام مال خود برای خدا گذشت. (2)

درباره ويژگيهای عبادی امام مطالبی نقل شده است ، از جمله اينکه گفته اند آن بزرگوار درباره سفره حج و زيارت خانه خدا فرمود :

" شرم دارم که خداوند را ملاقات کنم در حاليکه پياده به خانه او نرفته باشم" پس بيست بار از مدينه با پای پياده به زيارت کعبه رفت. (3)

در صبر آن حضرت همين بس که مردی از شاميان گويد : روزی در مدينه شخصی را ديدم با چهره ای آرام ، بسيار نيکو و با ظاهری آراسته که سوار بر اسب بود ، درباره او پرسيدم . گفتند : حسن بن علی بن ابيطالب است ، خشمی سوزان سر تا پای وجودم را فرا گرفت و بر علی بن ابيطالب حسد بردم که چگونه چنين پسری دارد. نزد او رفته ، پرسيدم : آيا تو فرزند علی هستي ؟ و چون تأييد کرد ، سيل دشنام و ناسزا بود که از دهان من به سوی او سرازير شد . پس از آن که به ناسزاگويی پايان دادم از من پرسيد : غريب هستی ؟ گفتم : آری ، فرمود : با من بيا ، اگر مسکن نداری به تو مسکن می دهم و اگر پول نداری به تو کمک می کنم و اگر نيازمندی ، بی نيازت می کنم. من از او جدا شدم در حاليکه در روی زمين کسی محبوبتر از او نزد من نبود. (4)

بار الها ! توفيق الگو گرفتن از اين امام عزيز را به ما عنايت بفرما.

ولادت با سعات کريم اهل بيت امام حسن مجتبی (ع) ، گرامی با د

پی نوشت:

1- بحارالانوار، ج 78، ص 113

2- صلح امام حسن، شيخ راضی آل ياسين ص 40

3- اخبار اصبهان، ج 1، ص 44

4- الکامل فی الادب ، ح 1، ص 235
زيارتنامه امام حسن درود بر تو ای فرزند رسول پروردگار جهانيان درود بر تو ای فرزند اميرمؤمنان درود
بر تو ای فرزند فاطمه زهرا درود بر تو ای حبيب خدا درود بر تو ای برگزيده خدا
درود بر تو ای امين خدا درود بر تو ای حجت خدا درود بر تو ای نور خدا درود بر
تو ای راه خدا درود بر تو ای بيان حکم خدا درود بر تو ای ياری دهنده دين خدا
درود بر تو ای سيد پاک درود بر تو ای خوش کردار باوفا درود بر تو ای قائم
استوار درود بر تو ای دانای تأويل درود بر تو ای رهبر و رهنما درود بر تو ای
پاک پاکيزه درود بر تو ای پرهيزگار پاکيزه رفتار درود بر تو ای مقام حق و
حقيقت درود بر تو ای شهيد راستگو درود بر تو ای ابامحمد حسن فرزند علی رحمت
خدا و برکات او


آبان ۲۶، ۱۳۸۱

سلام
سرانجام بازگشتم
اول از تمامي دوستان که جوياي حال من بودن کمال تشکر را دارم
اينطور که پيداست من هنوز زنده هستم اميدوارم هرگز مريض نشويد
مناجات
الهي! آن چه بر ما آراستي، خريديم و از دو جهان، محبت تو گزيديم و جامه بلا بر تن خود بريديم و پرده عافيت دريديم.
الهي! از پيش خطر، از پس راهم نيست، دستم گير كه جز فضل تو پشت و پناهم نيست.
يكي را دوست مي‏خواند و يكي را مي‏راند و كسي سر قبول و ردّ او نمي‏داند.
------------------------------------------------------
تا از خودپرستي فارغ نشوي، خداپرست نتواني بودن. تا بنده نشوي، آزادي نيابي. تا پشت بر هر دو عالم نكني، به آدم و آدميت نرسي. تا از خود بنگريزي، به خود نرسي. اگر خود را در راه خدا نبازي و فدا نكني، مقبول حضرت نشوي. تا پاي بر همه نزني و پشت بر همه نكني، همه نشوي و به جمله راه نيابي. تا فقير نشوي، غني نباشي و تا فاني نشوي، باقي نباشي…
عين القضاة همداني







آبان ۱۱، ۱۳۸۱


سلام
اين تصوير زيبا يک دوست براي من فرستادن دستش درد نکنه

آبان ۰۷، ۱۳۸۱

سلام
خوش به حال غنچه های نيمه باز ، بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک ، آسمان آبي و ابر سپيد برگهای سبز بيد ، عطر نرگس ، رقص باد
چهارم آبان ماه ، مصادف بود با درگذشت فريدون مشيری شاعر معاصر کشورمان .
فريدون مشيری سال 1304 در تهران متولد شد. دوره ابتدايی و متوسطه را در مشهد گذراند سپس به تهران آمده و به خدمت وزارت پست و تلگراف در آمد و با مجله روشنفکر همکاری کرد.
نخستين مجموعه شعر او در سال 1334 با نام « نايافته » چاپ گرديد که در چاپ دوم به عنوان « تشنه طوفان » منتشر شد و سپس « گناه دريا » را منتشر کرد. در سال 1340 « ابر» را منتشر کرد و در سال 1347 مجموعه « بهار را باور کن » .
برگزيده ای از شعر او نيز با نام « پرواز با خورشيد » در سال 1347 انتشار يافت که تا کنون چندين بار تجديد چاپ شده است.


مهر ۲۷، ۱۳۸۱


به ما نگفته بودند كه ...

حقايق را به ما نگفته بودند يا لااقل همه حقيقت را نگفته بودند .
گفتند : تو كه بيايي خون به پا مي كني ، جوي خون به راه مي اندازي و ما را از ظهور تو ترساندند .
درست مثل اينكه حادثه اي به شيريني تولد را كتمان كنند و فقط از درد زادن بگويند .
ما از همان كودكي ، تو را دوست داشتيم ، به تو عشق مي ورزيديم ، و با همه وجود بي تاب آمدنت بوديم .
از كودكي، نزديک روز ميلاد تو، با عشق كوچه ها را تزئين می كرديم و ريسه مي بستيم .
عشق تو با سرشت ما عجين شده بود و آمدنت ، طبيعي ترين و شيرين ترين نيازمان بود .
اما ...
كسي به ما نگفت كه چه گلستاني مي شود جهان ، وقتي كه تو بيايي .
همه ، پيش از آنكه نگاه مهر گستر و دستهای پرعاطفه تو را توصيف كنند ، شمشير تو را نشانمان داده اند .
آري ! براي اينكه گلها و نهالها رشد كنند ، بايد علف هاي هرز را وجين كرد و اين جز با داسي برنده ممكن نيست .
آري ! براي آرامش مظلومان تاريخ ، بايد نسل ظالمان و ستمگران از روي زمين برچيده شود .
آري ! برای برپايي عدالت ، بايد تمامي تختهاي به ستم آلوده سلطنت واژگون گردد .
و اين ، همه ، تنها از دست تو برمی آيد .
مگر نه اينكه اينها همه مقدمه ای است براي رسيدن به بهشتي كه تو برايمان می سازی .
آن بهشت را كسي براي ما ترسيم نكرد !
كسي به ما نگفت كه آن ساحل اميدی که در پس اين درياي خون نشسته است ، چگونه ساحلي است؟! كسي به ما نگفت كه وقتي تو بيايي :
پرندگان در آشيان خود جشن مي گيرند و ماهيان دريا شادمان مي شوند
چشمه ساران مي جوشند و زمين نعمتی چندين برابر می دهد .
به ما نگفتند كه وقتي تو بيايي :
دلهاي بندگان را آكنده از عبادت و اطاعت مي كني و عدالت بر همه جا دامن مي گسترد و خدا به واسطه تو دروغ را ريشه كن مي كند و خوي ستمگري و درندگي را محو مي سازد و طوق ذلت و بردگي را از گردن خلايق برمي دارد .
به ما نگفتند كه وقتي تو بيايي :
ساكنان زمين و آسمان به تو عشق مي ورزند ، آسمان بارانش را فرو مي فرستد ، زمين گياهان خود را مي روياند ... و زندگان آرزو مي كنند که ای كاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقيقي را مي ديدند و مي ديدند كه خداوند چگونه بركاتش را بر اهل زمين فرو مي فرستد.
به ما نگفتند كه وقتي تو بيايي :
همه امت به آغوش تو پناه مي آورند همانند زنبوران عسل به ملكه خويش .
و تو عدالت را آن چنان كه بايد و شايد در پهنه جهان مي گستري و خوني را نمي ريزي . به ما نگفتند ...
به ما نگفتند كه وقتي تو بيايي :
رفاه و آسايشی مي آيد که نظير آن ، پيش از اين نيامده است . مال و ثروت آنچنان فراوان مي شود كه هر كه نزد تو بيايد آنچه در ذهن نگنجد دريافت مي دارد .
به ما نگفتندكه وقتي تو بيايي :هيچ كس فقير نمي ماند ، مردم براي صدقه دادن به دنبال نيازمند مي گردند و پيدا نمي كنند . مال را به هر كه عرضه مي كنند ، مي گويد : ‌بي نيازم .
اما...
اي محبوب ازلي و اي معشوق آسماني !
ما بي آنكه مختصات آن بهشت موعود را بدانيم و مدينه فاضله حضور تو را بشناسيم ، تو را دوستت داشتيم و به تو عشق مي ورزيديم ؛ كه عشق تو با سرشت ما عجين شده و آمدنت طبيعي ترين و شيرين ترين نيازمان است. ظهور تو بي ترديد بزرگترين جشن عالم خواهد بود که عاقبتی نيکو بر اي اين جهان پر ظلم و بيداد است.


ای پادشه خوبان داد از غم تنهايی دل بی تو بجان آمد وقت است که بازآيی

کدام راه را بنگريم که نشانی از او نباشد و به کدام سو نظر کنيم که او را در آنجا نيابيم ؟
بار الها ! چه کنيم که نه طاقت دوری او را داريم و نه لياقت درک حضورش را.
چگونه می توانيم شبها سر بر بستر گذاريم و پيشانی بر خاک نساييم ، ندبه ننمائيم و برای ظهورش دعا نکنيم؟
حال آنکه او در بيابانی پر غبار، دست به نيايش برمی دارد و برای ظهور خويش دعا می کند...
تصورمان بر اينست که منتظريم ، راستی آيا هيچ پرسيده ای که انتظار يعنی چه ؟ آيا ما منتظران واقعی هستيم؟
انتظار، واژه ای است به بزرگی يک قاموس.
انتظار، يعنی رويش بالهای پرواز بر تن کبوتران ناز.
انتظار، يعنی نگاه عميق به ساحت خورشيد فروزان.
انتظار، يعنی درآميختن با ذات نور و درآويختن با هر شيطان کور.
انتظار، يعنی طلب مصرانه برای ديدار يار.
انتظار، يعنی اعتراض، به وضع موجود.
انتظار، يعنی خواست وضعيتی مطلوب در سراسر گيتی.
انتظار، يعنی مهيا گشتن برای پرواز به آسمان پاکی و فضايل.
انتظار، يعنی ستيز با تباهی ها و صلح با سپيدی ها.
انتظار، يعنی قرار گرفتن در سپاه حق و برائت از لشکر باطل.
انتظار، يعنی زنده ماندن تنها برای ياری کردن گل بي خزان و خورشيد بی غروب امام موعود.
و انتظار، يعنی پيوند قلبی با امام خويش.

مهر ۲۲، ۱۳۸۱

سلام
تو از بقيه خوشبخت تری !
اگر امروز که بيدار شدی بيشتر احساس سلامت کردی تا مريضی ، تو خوشبخت تر از يک ميليون نفری هستی که تا آخر اين هفته بيشتر زنده نيستند.
اگر هيچ وقت خطر جنگ را تجرب نکرده ای و تنهايی زندان را حس نکرده ای ، در شمار 500 ميليون نفر آدم خوشبخت دنيا هستی .
اگر می توانی در يک جلسه مذهبی شرکت کنی بدون اينکه اذيت و آزار، دستگيری ، شکنجه و وحشت از مرگ داشته باشی خوشبخت تر از سه ميليون نفر در جهان هستی.
اگر در جيب يا کيف خود پول داری و می توانی گاهی کمی پول خرج کنی ، جزو 8 درصد آدمهای پولدار دنيايی.
اگر پدر و مادرت هنوز زنده اند و هنوز با هم زندگی می کنند . تو واقعا بی نظيری!
اگر سرت را بالا می گيری و لبخند می زنی و احساس خوبی داری ، تو خوشبختی ، چون خيلی ها می توانند اين کار را بکنند ، ولی اکثرا نمی کنند.
اگر امروز و ديروز دعا کردی ، واقعا خوشبختی ، چون اعتقاد داری که خدا صدای ما را می شنود و به ما جواب می دهد.
اگر می توانی اين مطلب را بخوانی خوشبخت تر از کسانی هستی که نمی توانند اين مطلب را بخوانند .

مهر ۱۷، ۱۳۸۱

ميلاد امام حسین گرامي باد

حلول ماه شعبان ، ماه عبادت و بندگی
مبارک باد

مهر ۱۵، ۱۳۸۱

سلام
روز جهاني مخابرات
مخابرات در ايران با نصب اولين خط تلگراف در سال 1236 هجري خورشيدي يعني چهارده سال پس از اختراع آن توسط مورس , بين تهران و چمن سلطانيه در نزديكي زنجان ( اردوگاه تابستاني ناصر الدين شاه ) آغاز گرديد.

دو سال بعد ,‌ خط تلگراف سلطانيه به سمت زنجان , تبريز و جلفا امتداد يافت و به شبكه تلگراف روسيه پيوست . توسعة تلگراف به ساير شهرها همچنان ادامه يافت و ايران در سال 1248 به عضويت اتحاديه بين المللي تلگراف در آمد. ادارة‌ تلگراف نيز در سال 1255 به وزارت تلگراف ارتقاء يافت .

در سال 1269 بين دو ايستگاه ماشين دودي و شهرري ارتباط تلفني برقرار شد. بعد از آن بين كامرانيه (شميران ) و عمارت سلطنتي وزارت جنگ (تهران) و سپس مقر ييلاقي ناصر الدين شاه (احتمالاً سلطنت آباد) و عمارت سلطنتي تهران ارتباط تلفني داير گرديد . از آن تاريخ به مدت 35 سال به دليل كشمكش‌هاي داخلي و سوء‌ استفاده از امتيازات توسط دربار تحول چشمگيري در مخابرات ايران ديده نمي شود؛‌ تـا اينـكه در اول آبان ماه 1305 تلفن جـديـد بـر روي 2300 رشته كابل آمادة بهره برداري شد.

به دنبال تعدد شركتهاي تلفني براي ايجاد تشكيلاتي واحد در امر تلفن در سال 1308 هجري شمسي امور تلفني به شكل اداره اي زير نظر, وزارت پست و تلگراف قرار گرفت و از آن پس اين وزارتخانه به « پست و تلگراف و تلفن » تغيير نام يافت.
اين هم سايت شرکت مخابرات ايران

مهر ۰۸، ۱۳۸۱

سلام
۱۰ مهر جشن ملي مهرگان جشن مهر.عشق.پيوند بر همه هموطنان ايراني مباركباد
جشن مهرگان هر سال از دهم مهرماه آغاز ميشود و تا چهاردهم اين ماه ادامه مي يابد

در فرهنگ اصيل و باستانی ايرانی ، پنج جشن با اهميت وجود دارد که عبارتند از : نوروز ، مهرگان ، تيرگان ، يلدا و سده . مهرگان هنگام تلاقی روز مهر با ماه مهر است . روز مهر در تقويم باستانی ايرانی که داريوش کبير ايجاد کرد عبارت بود از شانزدهم مهر . در ماه مهر و در روز شانزدهم آن که نام روز و ماه يکی می شد ، مردم جشن می گرفتند و اين روز را گرامی می داشتند . گذشته از عقايد مذهبی قدرتمندی که در پس اينگونه جشن ها نهفته است ، يک پيشينه تاريخی و پس زمينه فرهنگی قوی نيز در پس آنها ديده می شود . در عين حال همه آنها انديشه های فکری ، اخلاقی و ملی شايان توجهی نيز در کليه آداب و رسوم اين جشن ها ساری و جاری است که به آن رنگ و بوی معنوی عجيبی ميبخشد . تيرگان سالروز حرکت تاريخی آرش کمانگير است و حرکت او بر عليه ظلم و جور حاکم . حرکت او يک حرکت چندبعدی به معنای کامل است که در غالب اسطوره و شعر هم پرداخت شده است . سياوش کسرايی حقيقت جنبشی را که او آفريده بود شناخت و با تکيه بر بطن پيام آرش ، که يک پيام جهانی بود ، شعری سرود که در ادبيات ايران جاودانه شد و برای مدتها در يادها ماند و حماسه ها آفريد و هنوز هم دهان به دهان زمزمه می شود . مهرگان ، همچون ديگر اين جشنها يک پس زمينه تاريخی قوی و قابل توجه دارد . مردم در اين روز سالروز حرکت تاريخی کاوه آهنگر بر عليه بيداد ضحاکی و بر تخت نشستن فريدون پس از در بند کشيدن پادشاه ماردوش را جشن می گيرند . فردوسی اين پيشينه جذاب تاريخی را به زيبايی به نظم در آورده است . و سعيدی سيرجانی با ظرافت خاص نثرش پيچيدگيهای ادبی و تاريخی آنرا بر ما گشوده است . آنچه بيش از هر چيز رخ می نمايد نقطه مشترکی است در تمام جشن های ايران زمين سراغ می توان گرفت : اگر شب دراز است به پايان خواهد رسيد ، ( يلدا ) ، زمستان دراز و تازيانه های سرما خواهد رفت ( نوروز ) ، ظلم و ستم و بيداد ضحاکها و افراسيابها نابود خواهد گشت ( تيرگان و مهرگان ) و سرانجام آنچه باقی می ماند روشنايی ، زيبايی ، ايثار و نام نيک است . پندار نيک ، گفتار نيک و رفتار نيک .
اما درباره شيوه برگزاری جشن هم می خواهم تا آنجا که اطلاعاتم اجازه می دهد قدری برایتان بنويسم مردم در روز مهرگان آتشهای بزرگ به پا می کنند ، به رقص و پايکوبی می پردازند ، شراب می نوشند و از همه مهمتر سفره مهرگانی می گسترند . سفره مهرگان همچون نوروز هفت عنصر اصلی دارد که عبارتند از : ترنج ، سيب ، به ، انار ، کنار ، عناب و انگور سفيد . سفره با غذاها و ميوه و شراب و گلاب و گل فراوان آرايش می شود . در اين روز گل نيلوفر بر سر سفره می نهند و اسپند در آتش می ريزند . برخی اعتقاد دارند که مراسم زادروز مسيح در 25 دسامبر يادگار جشن مهرگان است که از زمان اشکانيان در روم متداول شده بود .

درست است که ما نمی توانيم اين روز را همانند گذشته جشن بگيريم ، اما در چهارچوب اعتقادات و افکار امروزمان ، بر ما است که خاطره اجدادمان را گرامی بداريم و روز شانزدهم مهر را تا ابد ارج نهيم .

نوشته شده توسط آرش کاشفيان
-------------------------------------
مهرگان روزى است كه مردم ستمديده ((بابل )) به رهبرى ((فريدون بن اثفيان بن جمشيد)) بر ((بيور اسب بن اروادسب )) مشهور به ((ضحاك )) كه مردى بسيار جبار و ستمگر بود، شورش كرده و پيروز شدند و بنا به نقل بعض از اهل تاريخ او را اسير كرده و در غارى واقع در كوههاى دماوند به زنجير بسته و عده اى از جنيان و شياطين را بر او گماردند و اين روز يكى از روزهاى مهر ماه بود، بدين جهت اين روز بروز مهرگان ناميده مى شود .
مى گويند ; فريدون از نظر جسمى بسيار تنومند بوده به حدى كه طول او به اندازه نه نيزه و عرض سينه اش به اندازه چهار نيزه ((هر نيزه اى به اندازه طول شش دست )) بوده است .
نخستين كسي كه در اسلام هداياي نوروز و مهرگان را رواج داد حجاج بن يوسف بود.
حضرت صادق (ع) درباره اين روز گفته است : در اين روز كشتي نوح بر كوه جوري قرار گرفت در اين روز جبرييل امين به رحمه العالمين نازل شد. در اين روز اميرالمومنين (ص ) به فرموده سيد المرسلين پاي بر دوش مقدس آن سرور گذاشته خانه كعبه را از بت ها پاك ساخت و در اين روز حضرت خليل الرحمن بت ها را شكست

مهر ۰۷، ۱۳۸۱

سلام
اول از همه تا يادم نرفته نامه هاي که با عنوان گلد فيش gold fish به دست شما ميرسد حاوي ویروس است
باز نکنيد
-----------------------------------------------------
سايت بازيهاي پوسان واين آدرس سايت بازيها به زبان انگليسي
--------------------------------------

مهر ۰۴، ۱۳۸۱

سلام
دوستان عزيز اگر نامه توهين آميز ي به نام من براي شما ارسال شده اين نامه توسط من نوشته نشده است فکر میکنم ميل باکسم را هک کردن حالا کي وکدام شير پاک خوردهاي نمي دانم من شرمنده هستم من براي دشمنم هم نامه توهين آميز نمي فرستم تا چه رسد به دوستان عزيزم
پاينده باشيد گلنار

مهر ۰۲، ۱۳۸۱


سلام
31 شهريور 1359 آغار حمله کشور عراق به ايران
آغاز جنگ هشت ساله ايران وعراق
رئيس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربين هاي تلويزيون عراق با پاره كردن قرار داد 1975، آن قرارداد را يكطرفه زير پا گذاشت و آغاز تجاوز رژيم بعثي را اعلام كرد تا مگر بتواند مطالع و خواسته هاي جاه طلبانه خود را از طريق جنگي ظالمانه و ناخواسته بر مردم ايران تحميل كند.
پس از گذشت 8 سال، اين جنگ كه طولاني ترين و بي سابقه ترين جنگ متعارف قرن حاضربه شمار مي رود، در تاريخ 29/5/67 پايان يافت.
چند لينک در مورد جنگ
جنگ دوست داشتني در موردچند عمليات مهم

سايت "كتابخانه تخصصي جنگ" به منظور آشنا ساختن متخصصان و علاقه‌مندان به مطالعه در زمينه تاريخ جنگ راه‌اندازي شده‌است.
آدرس اينترنتي اين سايت www.ciw8.net مي‌باشد
سايت سبکبالان با موضوع شهدا
سايت مقاومت شامل بخش هاي مختلف
به اميد دنياي بدون جنگ


شهریور ۲۹، ۱۳۸۱

سلام
ميلاد مولد کعبه اميرالمومنين (ع)مبارک باد


--------------------------------

ماه پيشوني از بين ما رفت
خدا به پدر ومادرش صبر بده وخودش را قرين رحمت ش قرار بده

شهریور ۲۶، ۱۳۸۱

ميلاد جوادالائمه مبارک باد

امام محمد تقى، ملقب به جواد الائمه (عليه السلام) در ماه رجب (يا رمضان) سال 195 هـ.ق زاده شد. پدرش امام رضا بود و مادرش سبيكه نام داشت و او را خيزران نيز مى گفتند و به ريحانه ملقب بود. گفته اند او از خاندان ماريه قبطيه، همسر رسول اكرم (صلي الله عليه واله وسلم) بوده است

مشهورترين القاب امام نهم، تقى و جواد است و القاب ديگرى چون زكىّ، مرتضى، مختار و … براى آن حضرت گفته اند. كنيه حضرت ابوجعفر بوده است كه در نقل ها از او به ابوجعفر ثانى ياد مى شود تا با امام ابوجعفر الباقر اشتباه نشود.

ايشان تنها فرزند ذكور امام رضا بود و اولين امام از ائمه بود كه در خردسالى (تقريباً هشت سالگى) متصدى شؤون امامت گرديد و مسئوليت هاى رهبرى را به عهده گرفت. از اين رو به تعبير برخى امام جواد «نخستين نمونه زنده امامتى بودكه شيعه بدان معتقد است، با تمام معناى اين كلمه و با تمام اوصاف و احوال و شؤونى كه در كتاب و سنت براى امام آمده است و بر مبناى آن، خداست كه متولى تسديد و تربيت مداوم او است.»

همين نويسنده اشاره مى كند كه با آغاز امامت امام محمد تقى (عليه السلام) به علت صغر سن، شيعه، به خصوص شيعيان عامى با يك گرداب عقيدتى مواجه شدند. و از همين رو يكى از مسائلى كه بعدها در مباحث كلامى امامت، جايگاه ويژه اى يافت اين بحث بود كه «آيا ممكن است امامى قبل از بلوغ به امامت برسد؟».

امام رضا (عليه السلام) قبل از شهادتش بارها به امامت امام جواد (عليه السلام) تصريح فرمودند و براى رفع ترديد برخى از شيعيان به جريان نبوت عيسى اشاره مى كردند كه سن او زمانى كه به نبوت رسيد كمتر از سن فرزند من بوده است.

شهریور ۲۵، ۱۳۸۱

سلام
سرانجام بعد از هفت ماه موفق به اسباب کشی شديم طلسم منزل نو شکسته شد
تمام بدن دردميکنه دستام از بس بشور وبساب کردم داغون شد زانوهام صداشون در آمده از امروز هم
مهمان بازي شروع ميشه وهجوم کادو ها رنگارنگ که هيچ وقت به درد آدم هم نميخورند ظرف چيني و کريستال و پتو ....و
هفت ماه بودکسي خونه ما نمي آمد به هرکس ميگفتيم بيا خونه ما دور هم باشيم ميگفتم انشا الله خونه جديد که رفتين
---------------------------------
يک سايت خوب ولي هنوز کامل نيست سايت مدرسه دانش
سري هم اينجا بزنيد خالي از لطف نيست





شهریور ۱۹، ۱۳۸۱

سلام
اول از همه شهادت امام هادي را به همه دوستداران اهل البيت تسليت ميگوييم
سخنان امام هادي

شخص شكر گزار به سبب شكر سعادتمندتر است تا به سبب نعمتى كه باعث شكر شـده است. زيـرا نعمت, كـالاى دنيـاست و شكـرگزارى نعمت دنيا و آخرت است.
كسـى كه خـود را پست شمـارد , از شـر او در امـان مبـاش
حسد نيكوييها را نابود سازد, و دروغ , دشمنى آورد, وخـودپسندى مانع از طلب دانـش وخواهنده خوارى و جهل گردد, و بخل ناپسنديده تريـن خلق و خـوى است, وطمع خصلتى
ناروا و ناشايسته است
*****************************
امروز روز تولد تولستوي است
185 سال پيش درچنين روزي - 9نوامبرسال1817ميلادي: آلكس تولستوي شاعرو اديب معروف روسي درمسكو متولد شد. او ازايام جواني به سرودن شعرو سپس نوشتن داستان پرداخت. تولستوي اشعارش را دريك جلد بنام اشعارگردآمده منتشركرد. ازمهمترين آثار تولستوي مي‎توان به مرگ ايوان مخوف اشاره كرد.
چند سايت در مورد تولستوي
اين اولي اش و دومي وسومي و عکس هاي تولستوي

*****************
امروز يازده سپتامبر سالروز برخورد هواپيما به برج هاي دوقلو آمريکا ست

شهریور ۱۷، ۱۳۸۱

جلال آل احمدسال پيش درچنين روزي - 18شهريورسال 1348هجري شمسي:«جلال آل احمد» نويسنده، منتقد و نظريه پرداز سياسي - اجتماعي معاصر در« اَساِلم» در گذشت
او در سال 1302 هجري شمسي متولد شد. دوران جواني او با جدا شدن از يك بستر مذهبي شروع مي شود سالهاي 23 و 22 هركس حال و هواي آن روزها را بداند درمي آبد كه
طبيعي ترين راه موجود آزمودن ماركسيسم و سوسياليزم است اين تجربه با پيوستن به حزب توده انجام ميگيرد و در طي آن انشعاب از حزب و ازدواج و آغاز زندگي مشترك ، تأسيس نيروي سوم به همراهي خليل ملكي ، همدلي و آشنايي با نيما پدر شعر امروز ، كناره گيري از نيروي سوم، آغاز سفرها به داخل و خارج از كشور از دهات قزوين و خوزستان گرفته تا پياده روي از بهبهان تا كازرون اردبيل و دشت مغان و سفر به اروپا و آمريكا و شوروي و سفر به حج و در اواخر شوق ديدار آيت الله طالقاني و دكتر شريعتي در مشهد و در خلال اين همه سالها گرم كار سياست و نوشتن از قصه و داستان و سفرنامه و ترجمه و اداره نشريه.

جلال آل احمد در سال 1348 هجري شمسي در تهران وفات يافت و مزار اين روشن فكر بزرگ ايران در ري مسجد آيت الله فيروزآبادي در كمال غربت به خاك سپرده شد كتابهاي زيادي از زنده ياد جلال آل احمد به طبع رسيده كه از جمله آنها عبارتند از :

غرب زدگي
روشن فكران
زن زيادي
يك چاه و دو چاه
ولايت عزرائيل
خط و زبان فارسي
پنج داستان
نفرين زمين
چهل طوطي
اورازان
ديد و بازديد
دستار
هفت مقاله
سفر به مصر
قمار باز
تشنگي و گرسنگي
مائده هاي زمين
خسي در ميقات
كرگدن
بازگشت از شوروي




ميلاد امام محمد باقر مبارک باد

حضرت امام محمّد باقر(عليه السلام) اوّل ماه رجب، يا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدينه متولّد گرديد.
پدر بزرگوارش، حضرت على بن الحسين، زين العابدين(عليه السلام)، و مادر مكرّمهاش، فاطمه معروف به «امّ عبدالله» دختر امام حسن مجتبي ميباشد.
از اين رو، آن حضرت از ناحيه پدر و مادر به بني هاشم منسوب است.
شهادت امام باقر(عليه السلام) در روز دوشنبه 7 ذيحجّه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى، به دستور هشام بن عبدالملك خليفه اموى، به وسيله خوراندن سمّ، اتّفاق افتاد و مزار شريفش در مدينه در قبرستان بقيع ميباشد.
آن حضرت يكى از اطفال اسير فاجعه كربلا ميباشد كه در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مباركش گذشته بود.
حضرت باقر(عليه السلام) به علم و دانش و فضيلت و تقوا معروف بود و پيوسته مرجع حلّ مشكلات علمى مسلمانان به شمار مىرفت.
سخنان امام
بسا حريصى بر امرى از امور دنيا دست يافته و چون بدان رسيده باعث نافرجامى و بدبختى او گرديده است، و چه بسا كسى كه براى امرى از امور آخرت كراهت داشته و بدان رسيده، ولى به وسيله آن سعادتمند گرديده است
تو را به پنج چيز سفارش مىكنم:1ـ اگر مورد ستم واقع شدى ستم مكن،2ـ اگر به تو خيانت كردند، خيانت مكن،3ـ اگر تكذيبت كردند، خشمگين مشو،4ـ اگر مدحت كنند، شاد مشو،5ـ و اگر نكوهشت كنند بيتابى مكن.



شهریور ۱۴، ۱۳۸۱

سلام
نرم افزار ضد پشه

در نظر بگيريد كه در يك بعدازظهر تابستان و در هوايي ملايم در بالكن خانه خود نشسته ايد و تا دير وقت مشغول گشت و گذار در اينترنت هستيد. تمام این کار به شرطي لذت بخش و دلپذير خواهد بود كه هيچگونه پشه اي مزاحم كار شما نشود. زیرا كه صفحه مانيتور به طور عجيبي جاذب پشه ها به سمت خود است. براي حل اين مشكل، يك برنامه نويس تايلندي نرم افزاري نوشته است كه باعث فرار و پراندن پشه ها مي شود.
اين برنامه ضد پشه، از طريق بلندگوهاي كامپيوتر، صدايي با فركانس بالا خارج مي كند كه پشه را فراری مي دهد. انسان و سگ نمي توانند اين صداي پخش شده را از بلندگوها بشنوند.
اين برنامه طي سه روز، پنجاه هزار بار download شد. سازنده اين برنامه به خاطر موفقيت آن نسخه جديد آن را نيز طراحي و ساخته است. اين نسخه جديد قادر است كه شته و حتي موش صحرايي را نيز فراری دهد. سازنده اين برنامه مي گويد: «من يك ماه تمام روي رفتار حيوانات، مطالعه و تحقيق کردم.»
برخی پيشنهاد مي كنند كه اين برنامه براي گوشي هاي موبايل نيز تعميم داده شود تا بتوان در هوای آزاد ، از حشره هاي مزاحم در امان بود.
برداشت از ايران هو

آدرس بارگذاري نسخه نمايشي: http://usa.magix.com/index.php?467
نوارهاي كاست و صفحات موسيقي به مرور زمان دچار افت شديد كيفيت مي‌شوند يا خراش بر مي‌دارند، بديهي است اين موضوع براي صاحبان يا استفاده كنندگان از آنها بسيار نامطلوب است. نرم افزار Music Cleaning Lab 3.0 deluxe كليد حل اين مشكل است. با اين برنامه مي‌توانيد هر نوع موسيقي را خواه از روي سي‌دي، كاست يا ميني ديسك، بر روي كامپيوتر انتقال دهيد و سر و صداي اضافي و مزاحم آن را رفع كنيد. در همان ابتداي شروع برنامه، كاربر با دو تصوير (Video) وارد مرحله كار با اين نرم‌افزار مي‌شود. پس از اتصال دستگاه استريو يا دستگاههاي پخش قابل حمل (پرتابل) از طريق يك كابل ارتباطي(cinch) به قسمت Line-in در پشت كارت صداي كامپيوتر مي‌توانيد كار را شروع كنيد. اين كابل در بسته اين نرم افزار قرار دارد. عملكردهاي اين برنامه شامل موارد زير است: 1- ضبط و انتقال فايل‌هاي صوتي به كامپيوتر 2- كار بر روي فايل صوتي شامل گرفتن خش، هوا، سر و صدا و... 3- تبديل فرمت فايل به WAV، MP3 و WMA يا انتقال آن بر روي سي‌دي ضبط و انتقال كابل Hifi كه همراه اين برنامه وجود دارد، به قسمت Line-out دستگاه صوتي يا پخش وصل مي‌شود. اگر دوست داشته باشيد كه از يك دستگاه صوتي قابل حمل (مثلاً ميني ديسك يا ضبط صوت) چيزي را ضبط كنيد، به يك كابل با 2 سوكت تلفني نياز داريد ( اين سوكتها در اين بسته موجود نيستند). اين كابل به همراه بسته نرم‌افزاري ارائه مي‌شود و 5/1 متر طول دارد، چون فاصله زياد كامپيوتر از دستگاه استريو مي‌تواند باعث بروز مشكل شود. در منوي ضبط اين برنامه مي‌توانيد فايلهاي صوتي خود را از روي كامپيوتر در درون اين برنامه قرار دهيد. از سي‌دي روي هارد كپي كنيد (يك مبدل به فرمت MP3 با سرعت 128 كيلوبيت در ثانيه در درون اين نرم‌افزار قرار دارد) يا از يك دستگاه متصل به كامپيوتر مثلاً دستگاه استريو، روي آن ضبط كنيد. در آخرين مرحله، بايد به اين نكته توجه كرد كه دامنه ضبط بايد بين 10- و 3- دسي‌بل باشد. اين تنظيم براحتي توسط تنظيم كننده خود برنامه انجام مي‌شود. هنگام ضبط فايل، موسيقي در حال ضبط در پنجره‌اي به صورت گرافيكي به شكل موج صوتي نمايش داده مي‌شود، حال مي‌توانيد قسمتهاي مورد نظر خود را در اين پنجره كپي كرده، پاك كنيد يا برش دهيد (با اين اعمال قسمت مشخصي از فايل را براي كار روي آن در اختيار خود داريد). عمليات تصفيه سازي صدا براي اينكه قطعه موسيقي دلخواه خود را از سر و صداهاي مزاحم پاك كنيد، اين نرم‌افزار 4 فيلتر مختلف ارائه مي‌كند: 1- Declicker : براي از بين بردن ترق و ترق 2- Decrackler: براي پاك كردن خش‌خش 3- Denoiser : براي از بين بردن هوم 4- Dehisser : براي از بين بردن پارازيتها كيفيت گرچه كاربر اين امكان را در اختيار دارد كه براي بهتر شدن صدا از طريق Wizzard هوشمند، يك آناليز اتوماتيك بر روي صدا انجام دهد. با اين حال، در آزمايشهاي انجام گرفته، آناليز اتوماتيك رضايت بخش نبوده است. به همين دليل، توصيه مي‌شود كه از آناليز اتوماتيك استفاده نشود، زيرا رضايت كاربر را بندرت جلب مي‌كند. در منوي Mastering، كاربران با تجربه اين امكان را دارند كه تنظيمات استريو را از طريق يك اكولايزر و يك افزايش دهنده كيفيت تغيير دهند. تبديل فرمت صدا و ضبط روي سي‌دي پس از انجام اين مرحله بر روي فايل صوتي، فايلهاي تازه توليد شده مي‌توانند به شكلهاي WAV، MP3 يا WMA تبديل شوند يا مستقيم بر روي سي‌دي ضبط شوند. در اين برنامه، نرم‌افزار ضبط روي سي‌دي نيز وجود دارد. در قسمت Cover Editor، مي‌توانيد جلد سي‌دي خود را مستقيماً طراحي كنيد. همچنين يك رديف از شكل‌هاي زمينه قابل دسترس و Clipart ها عمل جستجوي گرافيك مناسب را آسانتر مي‌كنند. پس از اتمام كار، جلد جديد طراحي شده را روي يكي از 4 كاغذ نمونه‌اي كه در بسته قرار داده شده، پرينت كنيد و بعد از آن استفاده نماييد. نتيجه گيري نتيجه عمل پاك‌سازي، به شرطي بسيار خوب خواهد بود كه از آناليز اتوماتيك استفاده نشود و فقط از روش دستي استفاده گردد. از اينرو، اين برنامه براي كاربراني كه حرفه‌اي هستند، بسيار مناسب است، بويژه كساني كه قبلاً با برنامه‌هاي صوتي كار كرده‌اند. براي كاربران جديد كه تازه مي‌خواهند با اين برنامه شروع به كار كنند، يك كتابچه راهنماي جامع وجود دارد كه حتي با كمترين اطلاعات، انجام يك كار موفق با اين نرم‌افزار را امكان‌پذير مي‌سازد.
برداشت از ايران هو


شهریور ۱۳، ۱۳۸۱

سلام

سايت بنياد کودک به صورت آمازيشي راه اندازي شد شما در اين سايت ميتوانيد کودک يا کودکاني را سرپرستي کنيد

شهریور ۱۰، ۱۳۸۱

10 سال پيش درچنين روزي - 12شهريورماه سال1371هجري شمسي: پروفسورمحمود حسابي فيزيكدان برجسته و دانشمند كم نظيرمعاصرايران در90سالگي به رحمت حق پيوست. دكترحسابي تحصيلات عالي خود را دررشته هاي ادبيات، مهندسي راه و ساختمان و پزشكي دردانشگاه بيروت به پايان رساند و درپاريس دررشته هاي رياضي، نجوم، زيست شناسي و مهندسي برق و معدن به تحصيل پرداخت. ايشان درسال1927ميلادي موفق به اخذ درجه دكتري دررشته فيزيك ازدانشگاه سوربُن فرانسه شد. استاد حسابي با 4زبان يوناني، لاتين، پهلوي و ايتاليايي آشنا بود و به زبانهاي فرانسوي و آلماني، عربي و انگليسي با تسلط كامل صحبت مي كرد. اين استاد فرزانه به سببب فعاليتهاي فراوان و مهم درعرصه علم نشان علمي بزرگ فرانسه را دريافت كرده است. دكترحسابي ازبنيانگذاران مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، مركزاتمي داشگاه تهران و مدرسه مهندسي وزارت راه بود. ايشان همچنين بنيانگذارواژه گزيني علمي درايران بشمارمي رود.

مرداد ۲۸، ۱۳۸۱

سلام
و به اين سان حكومت دكتر مصدق را ساقط كردند

اگر تاريخ طولاني ميهن را مرور كنيم مي بينيم كه زمان وقوع بيشتر رويدادهاي شوم، ماه ميلادي اوت (دهم مرداد تا نهم شهريور) بوده است كه سياهترين آنها تصرف ايران به دست اسكندر در اوت 330 پيش از ميلاد، امضاء قرارداد تقسيم ايران ميان انگلستان و روسيه در 31 اوت 1907، امضاي قرار داد وثوق الدوله با انگلستان معروف به قولنامه فروش ايران در 9 اوت 1919، ورود نيروهاي خارجي به ايران در 25 اوت 1931 و سپس اشتغال نظامي آن به مدت چهارسال و بالاخره براندازي حكومت منتخب مردم در 19 اوت 1953 (28 مرداد 1332، روزي چون امروز). براندازي 28 مرداد ضربه بزرگي به دمكراسي در تاريخ 2594 ساله آن نيز به حساب آمده است.
خيابانهاي تهران از بامداد 27 مرداد تقريبا خلوت شده بود و اين فرصت مناسبي به «كرمپت روزولت» مأمور انجام طرح براندازي داده بود كه با كمك عوامل انگلستان و وابستگان داخلي و كساني كه با تغيير حكومت درهاي مقام، قدرت و پول و فرصتهاي ديگر را به روي خود باز مي گردند. از طريق پخش پول نقد ميان اوباش تهران و گروهي از چاقوكشان و باج خورهاي محله بدنام (شهرنو) آنان را به خيابانها بياورند. عده اي از افسران هم كه بسياري شان از پيش در ساختمان سفارت آمريكا پناهنده شده بودند به آنان پيوستند و بر ضد حكومت دكتر مصدق به تظاهرات پرداختند و دست به تخريب زدند و ساختمان چند روزنامه هوادار نخست وزير را آتش زدند. در اين ميان افرادي از آنان و گروهي از نظاميان به خانه دكتر مصدق در خيابان كاخ جنوبي (فلسطين) كه در عين حال دفتر كار او نيز بود حمله بردند كه از آن دسته اي نظامي به رياست سرهنگ ممتاز دفاع مي كردند. در اين محل، زد و خورد ميان طرفين ساعتها طول كشيد كه همراه با تلفات بود و اين امر فرصت خوبي براي دكتر مصدق و ساكنان خانه او و حاضران در انجام فراهم آورد تا به منازل اطراف بروند.
سرانجام خانه تصرف و غارت شد و با انتقال سرلشكر فضل الله زاهدي ـ كه او را در يك تانك پنهان كرده بودند ـ به باغ بيسيم (راديو تهران واقع در چهار راه سيدخندان و محل كنوني وزارت پست و تلگراف كه آن زمان در خارج از شهر بود) و نطق او از راديو و خواندن نامه نخست وزير شدنش، كودتا پيروز شد و ... جزئيات بيشتر را در صفحه ششم شماره هاي 28 و 29 مرداد سال 1372 روزنامه همشهري كه به مناسبت چهلمين سالروز اين براندازي به چاپ رسيد مي توانيد بخوانيد. «كرميت روزولت» رئيس دفتر «سيا» در خاورميانه كه با چرچيل نخست وزير وقت انگلستان قبلا ملاقات كرده بود چند سال پيش در كتابي در توجيه عمل خود نوشته است كه اگر اين اقدام صورت نمي گرفت ايران تا كمونيست شدن فاصله اي نداشت و همه تدابير غرب براي محاصره و در قفس انداختن كمونيسم شوروي نقش بر آب مي شد. با وجود اين گفته شده كه اسناد «سيا» در اين زمينه مفقود شده است! درباره اين رويداد كه مسير تاريخ ايران و سرنوشت ايرانيان را تغيير داد كتاب هاي متعدد به زبان هاي مختلف نوشته شده است.

حريق سينماي ركس آبادان

19 اوت در سال 1979 (28 مرداد 1357 ه. خورشيدي) در ساعات شب سينما ركس شهر آبادان آتش گرفت و نيمي از تماشاگران فيلم (طبق گزارشها 377 تن) كشته شدند. ظاهرا حريق عمدي بود. هنوز چگونگي و يا عاملين اين حريق كه باعث تشديد انقلاب و سقوط سلطنت شد به درستي روشن و اعلام نشده است
برداشت ازسایت ايران هيستوری

مرداد ۲۵، ۱۳۸۱

سلام
چندتا نرم افزار جالب
اول ازهمه ياهومسنجر فارسي
چندتا برنامه نرم افزاري جالب براي عاشقان نجوم
اول اين برنامه برنامه جالبيه حدود 2.5 مگ هم حجمش است
اين برنامه درمورد وضعيت ماه است حجمش حدودا500کیلو بايت است وضعيت ماه را در روز هاي مختلف نشان ميدهد.اين برنامه يك شبيه‌ساز سه‌بعدي كهكشان مي‌باشد. اين برنامه كه Celestia نام دارد و در رده برنامه‌هاي آموزشي دسته‌بندي مي‌شود شما را قادر مي‌سازد نظاره‌گر اتفاقاتي باشيد كه در همان لحظه در كهكشانها اتفاق مي‌افتد. همچنين مي‌توانيد با كند يا تند كردن زمان، به گذشته و آينده جهان برويد. همچنين Celestia شما را به يك سفر آموزشي در منظومه شمسي مي‌برد
سايت آسمان وزمين
اين سايت هم مربوط به ستاره شناسي با بخشهاي متنوع
سايت راديو اسکاي با کلي چيز براي دانلودکردن



مرداد ۲۴، ۱۳۸۱

سلام
يک سايت جديد کشف کردم تقربيا مثل آينه است
ماهنامه سلام بچه هاي براي بچه هاي عزيز و مجله پوپک براي کوچولوهاي عزيز
مجله اينترنتي بخارا زيبا ومملو از مطالب آموزنده به قلم جمعي از فرهيختگان
اين هم مخصوص اتومبيل دوستان شما در اين سايت ميتوانيد قسمت هاي زيررا مشاهده کنيد
اخبار - سرویس - اتومبیل های کلاسیک ایران - اتومبیل های اسپورت ایران - برنامه های فدراسیون اتومبیل رانی - فروش اتومبیل های ویژه - طراحی
جمعه خوبي داشته باشيد











مرداد ۲۰، ۱۳۸۱

سلام
شهادت بانوي دوعالم را تسليت ميگويم
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ ياسَيِّدَةَ نِسآءِالْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا والِدَةَ الْحُجَجِ عَلَى النّاسِ اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقُّها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَمَتِكَ وَابْنَةِ نَبِيِّكَ وَزَوْجَةِ وَصِىِّ نَبِيِّكَ صَلوةً تُزْلِفُها فَوْقَ زُلْفى عِبادِكَ الْمُكَرَّمينَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَاَهْلِ الاْرَضينَ
سلام بر تو اى بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى مادر حجتهاى الهى بر مردم همگى سلام بر تو اى ستم ديده اى كه از حق او جلوگيرى كردند خدايا درود فرست بر كنيزت و دختر پيامبر و همسر وصى پيامبرت درودى كه منزلت و مقامى به او دهد برتر از منزلت بندگان گراميت از اهل آسمانها و اهل زمين

مرثيه مادر مادر براي عاشقان خانم فاطمه زهرا
زندگينامه حضرت زهرا(س) و ناگفته هاي شيعه و نامه عمر به معاويه واعترافات او را بخوانيد

نور چشم رحمه للعامين
مريم از يك نسبت عيسى عزيز
از سه نسبت حضرت زهرا عزيز
نور چشم رحمه للعالمين
آن امام اولين و آخرين
آنكه جان در پيكر گيتى دميد
روزگار تازه آيين آفريد
بانوى آن تاجدار هل اتى
مرتضى مشگل گشا شير خدا
مادر آن مركز پرگار عشق
مادر آن كاروان سالار عشق
آن يكى شمع شبستان حرم
حافظ جمعيت خير الامم
تا نشيند آتش پيكار و كين
پشت پا زد بر سر تاج و نگين
و آن دگر مولاى ابرار جهان
قوت بازوى احرار جهان
در نواى زندگى سوز از حسين
اهل حق حريت آموز از حسين
سيرت فرزندها از امهات
جوهر صدق و صفا از امهات
مزرع تسليم را حاصل بتول
مادران را اسوه كامل بتول
بهر محتاجى دلش آنگونه سوخت
با يهودى چادر خود را فروخت
آن ادب پرورده صبر و رضا
آسيا گردان و لب قرآن سرا
گريه هاى او ز بالين بى نياز
گوهر افشاندى به دامان نماز
اشك او برچيد جبريل از زمين
همچو شبنم ريخت بر عرش برين

(اقبال لاهورى)




مرداد ۱۷، ۱۳۸۱

سلام

روز خبر نگار را به همه خبرنگاران و وب لاگ نويسان عزيز تبريک ميگويم

دیروز يعني پنجشنبه باشگاه خبرنگاران جوان مراسمي به مناسب اين روز برگزار کرد وبرو بچه هاي جوجه خبرنگار را به کلک چال برد
البته بماند که مراسم قرار بود ساعت هفت ونيم شروع بشه ولي ساعت نه تازه بچه ها سوار ميني بوس شدن
و بعد ازکلي وقت کش تازه به کلک چال که رسيدن اجازه ورود به آنها داده نميشد تازه بعد ازکلي معطلي و هماهنگي برو و بيا اجاره ورود داده شد انکار اونجا منطقه نظامي بود بچه خبرنگا ر را تا اونجا که ميشد با ميني بوس بالا بردن از اونجا به بعد هم پياده تا مزار شهداي کلک چال تپه نورالشهدا بالا رفتنند
بالا رفتن جوجه خبرنگار هم ماجرايي بود بس ديدني من نميدانم کدام عقل کلي همچينين پيشنهادي داده بودتا بچه ها باشگاه روز خبر نگار کلک چال برن
خلاصه بعد ذکر قاتحه براي شهدا همه سرازير شدن براي صرف ناهار
ودريافت هدايا ناهار را قرار بود کلک چال بخورن که ريس باشگاه آقاي ابراهيم زادگان از بچه ها خواست که بريم باشگاه وناهار بخوريم
اين ريس باشگاه چقدر مثل کاووسي مدير مسئول شهر قشنگ حرف ميزد مخموصا زماني که از بچه خواست برن باَشگاه وناهار بخورند عده اي مخالفت کردن گفت متوجه نشديد من چي گفتم من ميگم بريم باشگاه ناهار بخوريم هم راحت تر است هم غذا تا اينجا برسه ممکن خراب بشه متوجه شدين که من چي گفتم. انکار خود کاووسي بود چقدر اين رسانه صدا وسيما روي مردم اثر دارد حتي روي رييس وروسا
درضمن آقاي رحماني هم قرار بود براي بچه ها باشگاه سخنراني کنند ولي انکار کار داشتند و سرشان شلوغ بود ونيامدند
ناهار جوجه کباب وکباب کوبيده با ماست نوشابه بود
وبعد همه خبرنگاران با تني خسته وشکمي سير به خانه هاشان برگشتن
گزارش گر نفوذي وبلاگ شهر گلنار بانو

اين مقاله را هم از بي بي سي بخوانيد
واين مقاله را از روز نامه جام جمبخوانيد


مرداد ۱۵، ۱۳۸۱

سلام
يک ويروس ياب همراه با ديکشنري ويروس ها
دانلود ويروس ياب
اين هم يک سايت ديگه به نام دکتر وب
راستي من چند روز نميتونم وبلاگ هاي پرشين بلاگ را ببينم شما ميتونيد ببينيد اگر ميدونيد چه بايد کار کنم به من هم بگيد

مرداد ۱۴، ۱۳۸۱

سلام
لوگوها نمايان هستند اگر نيستنند مرا خبر کنيد

مرداد ۱۱، ۱۳۸۱

سلام
اين هم لوگوهاي من هر کدام را دلتان خواست برداريد گوشه وبلاگتان بگذاريد
شما فقط نوشته داخل مستطيل زير لوگوي را که ميخواهيد انتخاب کرده کپي سپس در وبلاگ خودتان پیست يا منتقل کنيد
خداخيرتان بدهد
1.gif


2.gif

3.gif

4.gif

5.gif

6.gif

7.gif

8.gif

مرداد ۱۰، ۱۳۸۱

لحظه ديدار نزديك است .
باز من ديوانه ام، مستم .
باز مي لرزد، دلم، دستم .
باز گويي در جهان ديگري هستم .
هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ !
هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!
آبرويم را نريزي، دل !
- اي نخورده مست -
لحظه ديدار نزديك است
سلام
(( - نازلي! بهارخنده زد و ارغوان شكفت.
در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير.
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار... ))
نازلي سخن نگفت،
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت.
***
(( - نازلي! سخن بگو!
مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
در آشيان به بيضه نشسته ست! ))
نازلي سخن نگفت
چو خورشيد
از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت.
***
نازلي سخن نگفت
نازلي ستاره بود:
يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت.
نازلي سخن نگفت
نازلي بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد: (( زمستان شكست! ))
و
رفت...

*****

مرداد ۰۴، ۱۳۸۱

سلام

به کجا ميرويم چنين شتابان

نميدانم روزنامه همشهري را جمعه خوانديد يا نه در صفحه اول همشهري يکي از تيترها
تاسيس خانه عفاف
حالا اين خانه عفاف چي هست وبه چه درد ميخوره
خانه عفاف يک جور فحاشه خانه است ولي شرعي اَش همين يک قلم جنس را کم داشتيم که اون هم حل شد
مملکتي که دم از تساوي حقوق زن ومرد ميزند .جاييکه براي زنان مردان تعيين تکليف ميکنند وقانون مي نويسند بهتر ازاين نمي شود
برويد ببينيد مشکلات زنان ما چيست؟؟براي زنان ايجاد اشتغال کنيد هر چند تاسيس خانه عفاف هم نوعي اشتغال است.
تصويب قانوني که تمام زنان نماينده مجلس مخالف آن بودند و مردان موافق آن
قانوني ويژه ثروتمندان تا راحت تر و پسنديده تر انتخاب کنند.
در ايامي که عزدار بانوي دو عالم هستيم چه قانوني تصويب شد وچقدر شان ومقام ومنزلت زن را بالا برديم ؟؟
در اين زمان تمام زنان ما مظلوم هستنند تمام زنان ما ميان در و ديوار هستند
آي آدم ها به کجا ميرويد چنين شتابان
اين متن کامل قانون فاحشه خانه شرعي از روزنامه نوروز
گزارش نشريه محافظه‌كار از طرح ساماندهي روسپيان
براساس يك طرح تهيه شده توسط مقامات رسمي، يك مؤسسه رسمي با ثبت مدت و دريافت اجرت ازدواج موقت، متقاضيان را به هتل‌ها معرفي مي‌كند.
در گزارش روزنامه آفرينش، در توضيح طرح فوق كه به‌نام «عفاف» نام‌گذاري شده آمده است: «معضل زنان خياباني سبب شده است تا پاره‌اي از نهادها و دستگاه‌هاي اجرايي و كشوري در تلاش براي ساماندهي به وضع موجود به ارائه طرح‌ها و راهكارهايي مبادرت كنند. اخيراً نيز هيأتي مركب از 2 دستگاه اجرايي در جهت ساماندهي به وضع زنان خياباني اقدام به تشكيل جلساتي نموده و طرحي موسوم به تشكيل خانه‌هاي عفاف را مورد بررسي قرار داده و علي‌رغم بحث‌هاي متعدد در مورد آن و همچنين ابراز عقيده مخالف شماري از نمايندگان زن مجلس شوراي اسلامي اين طرح همچنان در حال بررسي است.»
در بخش ديگري از گزارش آمده است: «متأسفانه طرح در بسياري از زمينه‌ها از جمله اساسنامه و تأمين بودجه طرح داراي مشكل است. از بحث كمك‌ها به اين طرح كه بگذريم اين طرح براساس منافع حاصل از آن استوار است. اما آيا واقعاً هيچ باانصافي را مي‌توان يافت كه از يك آسيب اجتماعي به دنبال تهيه وجه براي اداره يك مؤسسه باشد.»
در اين گزارش همچنين بخش‌هايي از اساسنامه مؤسسه به شرح زير ذكر شده است.
«با توجه به واقعيات جامعه و نظر به وجود نمونه‌ها و مصاديق ذيل، يكي از ابزارهاي موفق مقابله با تهاجم فرهنگي، تسهيل و گسترش امر ازدواج مي‌باشد.
ـ بانوان بي‌سرپرست و همسر از دست داده.
ـ بانواني كه نمي‌خواهند همسر دائمي مردي باشند ولي حاضر به ازدواج موقت و كوتاه مدت هستند.
ـ دانشجويان و محصلاني كه امكان ازدواج دائم براي آنها نيست.
ـ مرداني كه به دلايلي كسي با ايشان ازدواج نمي‌نمايد.
ـ مرداني كه زنانشان مشكلاتي از قبيل طولاني شدن مدت بيماري دارند.
ـ و افرادي كه دائم السفر هستند و دور از عيال دائمي خود به‌سر مي‌برند.
طرح مؤسسه عفاف برمبناي اساسنامه ذيل ريخته و عرضه مي‌شود:
كليات و اهداف
1ـ نام: مؤسسه عفاف كه به لحاظ رعايت اختصار در اين اساسنامه «مؤسسه» ناميده مي‌شود:
2 ـ اهداف:
الف: احياء سنت پيامبر اكرم(ص) (امر ازدواج)
ب: مقابله با تهاجم فرهنگي استكبار جهاني از طريق تسهيل امر ازدواج.
اركان (هيأت مؤسس، هيأت امنا، شوراي مركزي و برنامه‌ريزي، مدير و بازرس)
3ـ كليه فعاليت‌هاي اين مؤسسه فرهنگي و اجتماعي بوده و غير سياسي و غير انتفاعي مي‌باشد.
4ـ هيأت مؤسس
5ـ وظايف هيأت مؤسس
الف: تدوين اساسنامه و ثبت قانوني اساسنامه.
ب: تعيين هيأت امناء (هيأت مؤسس مي‌تواند هيأت امنا باشد)
هيأت امنا عبارتند از: دو نفر روحاني مورد اعتماد مردم حتي الامكان امام جمعه، مسؤول دستگاه قضا، يا بالاترين رده وزارت كشور در منطقه، فرمانده نيروي انتظامي مسؤول حوزه نماينده ولي فقيه در سپاه، دو نفر از افراد مورد اعتماد و وجيه المله.
ج: سياستگذاري امور مربوط به مؤسسه.
د: تعيين مدير اجرايي براي دوره اول
6 ـ وظايف هيأت امنا:
الف: تعيين شوراي مركزي و برنامه‌ريزي كه تعداد آنها 5 نفر است و از بين افراد مورد اعتماد انتخاب مي‌شود.
7ـ بودجه مؤسسه از طريق ذيل تأمين خواهد شد.
الف: كمك افراد خير و نيكوكار جامعه (و نهادهاي دولتي و اجتماعي)
ب: افراد مراجعه كننده
ج: فعاليت‌هاي اقتصادي سالم»
در اين طرح همچنين آمده است: «پس از عادي شدن و رفع قبح اجتماعي، مؤسسه مي‌تواند نسبت به كليه كساني كه متقاضي هستند، همكاري و مساعدت نمايد.»
در مورد انحلال اين مؤسسه آمده است: «اين مؤسسه با پيشنهاد شوراي مركزي و برنامه‌ريزي و تصويب اكثريت اعضاي هيأت امنا مي‌تواند منحل گردد.
كليه اموال منقول و غير منقول مؤسسه، پس از وصول مطالبات و پرداخت بدهي‌ها در اختيار ولي فقيه و يا اشهر مراجع تقليد قرار مي‌گيرد تا در مصارف مشابه، مصرف گردد.»
در تشريح وظايف مركز به موارد زير اشاره شده است:
«ـ واحد مددكاري و تشخيص: پس از ورود افراد موضوع بحث به مركز سعي در ترغيب فرد براي بازگشت به يك زندگي عادي مي‌گردد
در غير اين صورت و (اصرار فرد به ادامه روش قبلي) نامبرده به واحدهاي بهداشت درمان، مشاوره ازدواج، صدور گواهي ازدواج موقت، راهنمايي و در صورت لزوم به اماكني از قبيل هتل، مسافرخانه و هدايت مي‌شوند.
ـ واحد بهداشت، درمان: انجام معاينات و آزمايش‌هاي پزشكي و اقدامات درماني و صدور كارت سلامتي فرد ياد شده براي ازدواج و توجه دادن به زنان مورد بحث براي جلوگيري از بارداري و جلب موافقت ايشان براي انجام عمل جراحي، يا استفاده از ديگر وسايل پيشگيري، و ارائه خدمات لازم به صورت رايگان
ـ واحد مشاره ازدواج (همسريابي): دريافت مشخصات و شرايط همسر مورد نظر هريك از زنان موضوع بحث (از جمله مدت مهريه در ازدواج موقت) و ثبت آنها
ـ واحد صدور گواهي ازدواج موقت: رعايت و اجراي ضوابط شرعي ازدواج موقت، صدور گواهي براساس مشخصات شناسنامه‌اي و با ذكر مدت و اجرت.
ـ واحد ارجاع به هتل: معرفي هتل‌ها و ارائه نشاني آنها به زوجين.
ـ نحوه برخورد نيروي انتظامي: با ارائه گواهي فوق به هتل‌ها، همراه شناسنامه طرفين، اداره اماكن نيروي انتظامي هيچگونه ممانعتي از اسكان افراد ياد شده در هتل به‌عمل نخواهد آورد.»
اين گزارش در خاتمه به نحوه تعيين دستگاه متولي پرداخته و آورده است:
«براي گريز از آسيب مديريت ستادي در كارهاي اجرائي، مديريت اجرائي طرح، به يك دستگاه معين واگذار مي‌گردد.
براي نيل به اين مقصود، با توجه به اينكه در گردش كار مورد بحث، اقدامات مربوط به مراحل اول، دوم، سوم (نيروي انتظامي، دادگستري، زندان) زير نظر قوه قضاييه قرار دارد، و اصولا جنبه‌هاي قضايي، حقوقي، شرعي كار وجه غالبي دارد، لذا به‌نظر مي‌رسد، (به‌خصوص در شروع كار)، ترجيح دارد، مديريت اجرائي زير نظر دستگاه قضايي باشد

مرداد ۰۳، ۱۳۸۱

سلام
يکي از دوستان زيارت امين الله را درخواست کرده
زيارت امين الله بشنويد و دانلود کنيد و مناجات مسجد کوفه را بشنويد و دانلود کنيد
وحديث کساء بشنويد و دانلود کنيد

مرداد ۰۱، ۱۳۸۱



شهادت مظلومانه دخت گرامي رسول خدا دردانه خلقت تسليت باد

ـ مرگ پدر، مظلوم شدن شوهر، از دست رفتن حق، و بالاتر از همه دگرگوني هايي كه پس از رسول خدا (ص) ـ به فاصله اي اندك ـ در سنت مسلماني پديد گرديد، روح و سپس جسم دختر پيغمبر را سخت آزرده ساخت. در مدت بيماري او، از آن مردان جان بر كف، از آن مسلمانان آماده در صف، از آنان كه هر چه داشتند از بركت پدر او بود، چند تن او را دلداري دادند و يا بديدنش رفتند؟
هيچكس ! جز يك دو تن از محرومان و ستمديدگان چون بلال و سلمان.
ـ دختر پيغمبر چند روز را در بستر بيماري بسر برده؟ درست نمي دانيم، چند ماه پس از رحلت پدر زندگاني را بدرود گفتند؟ روشن نيست، كمترين مدت را چهل شب و بيشترين مدت را هشت ماه نوشته اند و ميان اين دو مدت روايت هاي مختلف از دو ماه تا هفتادو پنج روز، سه ماه و شش ماه است.
ـ در آخرين روز زندگاني آبي خواست. بدن خود را نيكو شست و شو داد. جامه هاي نو پوشيد و به
{اتاق }خود رفت. خادمة خويش را گفت تا بستر او را در وسط غرفه بگستراند. سپس روي به قبله دراز كشيد دست ها را بر گونه ها نهاد و گفت من همين ساعت خواهم مرد. به نقل علماي شيعه، شوهرش علي (ع) او را شستشو داد. چون فاطمه درگذشت،اميرالمومنين او را ،پنهان بخاك سپرد و آثار قبر او را از ميان برد. سپس رو به مزار پيغمبر كرد و گفت
كلام علي (ع) در رثاي فاطمه (س) :
-------------------------------------------------------------------------------
كلام علي (ع) در رثاي فاطمه (س) : ـ «اي پيغمبر خدا از من و از دخترت كه به ديدن تو آمده و در كنار تو زير خاك خفته است، بر تو درود باد!

خدا چنين خواست كه او زودتر از ديگران به تو بپيوندد . پس از او شكيبايي من بپايان رسيده و خويشتن داري من از دست رفته.
ـ اما آنچنان كه در جدايي تو صبر را پيشه كردم، در مرگ دخترت نيز جز صبر چاره ندارم كه شكيبايي بر مصيبت سنت است.
اي پيغمبر خدا ! تو بر روي سينة من جان دادي ! ترا بدست خود و در دل خاك سپردم ! قرآن خبر داده است كه پايان زندگي همه بازگشت به خداست. اكنون امانت به صاحبانش رسيد، زهرا از دست من رفت و نزد تو آرميد.
ـ اي پيغمبر خدا پس از او آسمان و زمين زشت مي نمايد، و هيچگاه اندوه دلم نمي گشايد. چشمانم
بي خواب، و دل از سوز غم{ گداخته} است،‌ تا خدا مرا در جوار تو ساكن گرداند.
ـ مرگ زهرا ضربتي بود كه دل را خسته و غصه ام را پيوسته گردانيد. و چه زود جمع ما را به پريشاني كشانيد. شكايت خود را به خدا مي برم و دخترت را به تو مي سپارم! خواهد گفت كه امتت پس از تو باوي چه ستمها كردند. آنچه خواهي از او بجو و هر چه خواهي بدو بگو! تا سرّ دل بر تو گشايد، و خونيكه خورده است بيرون آيد و خدا كه بهترين داور است ميان او و ستمكاران داوري نمايد.
ـ سلامي كه به تو مي دهم بدرود است نه از ملالت، و از روي شوق است، نه كسالت. اگر مي روم نه ملول و خسته جانم و اگر مي مانم نه به وعدة خدا بدگمانم. و چون شكيبايان را وعده داده است در انتظار پاداش او مي مانم كه هر چه هست از اوست و شكيبايي نيكوست. اگر بيم چيرگي ستمكاران نبود براي هميشه در كنار قبرت مي ماندم و در اين مصيبت بزرگ، چون فرزند مرده ،جوي اشك از ديدگانم مي راندم.
ـ خدا گواه هست كه دخترت پنهاني بخاك مي رود. هنوز روزي چند از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبانها نرفته، حق او را بردند و ميراث او را خوردند. درد دل را با تو در ميان مي گذرام و دل را به ياد تو خوش مي دارم كه درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه.
خلاصه شده از: زندگاني فاطمه زهرا (س)/ دكتر سيد جعفر شهيدي/ دفتر نشر فرهنگ اسلامي/ چاپ 34 1378






تیر ۳۰، ۱۳۸۱

امروز چند تا سايت معرفي کنم
چند سايت رياضي زيبا
اين سايت به درد کوچولوهاي عزيز ميخوره قابليت‌ دسترسى‌ به‌ منابع‌ رياضى‌ و ‌علوم‌ تجربى‌ بر‌ا‌ى‌ د‌انش‌‌آموز‌ان‌ ۱۲ ۹ سال‌ ر‌ا د‌ارد.
اين سايت شامل USAMOمسائل‌ رياضى‌ ‌المپياد‌هايى‌ که‌ ‌هر ساله‌ توسط‌
در ‌آمريکا برگز‌ار مى‌شود
‌اين‌ سايت‌ درباره‌‌ى‌ د‌انشمند‌انى‌ ‌است‌ که‌ جايزه‌‌ى‌ نوبل‌ گرفته‌‌اند، شامل‌ زندگى‌نامه‌‌ى‌ ‌آنها و ‌همچنين‌ مختصر‌ى‌ درباره‌‌ى‌ مقالات‌ و کتاب‌‌هايى‌ که‌ نوشته‌‌اند.
یک سايت به درد بخور براي کساني که عاشق کهکشان هستننديک سايت پر از اطلاعات و عکس‌هاى جالب از منظومه‌ى شمسى





سلام
من دوباره آمدم
من نميدانستم اينهمه وبلاگ من را ميخونند از نامه همه وبلاگ نويسان و وبلاگ خوانها متشکرم دست همگي درد نکنه ممنون

تیر ۱۵، ۱۳۸۱

سلام
امروز چند سايت رياضي معرفي ميکنم سايتهاي جالبي هستنند اگر از رياضي بدتون هم ميآيد يک نگاهي بيندازيد
در اين سايت مى‌توان تقريباً همه چيز را درباره‌‌ى المپيادهاى رياضى، فيزيک، شيمى، زيست‌شناسى، کامپيوتر، و نجوم پيدا کرد
‌اين‌ سايت‌ مربوط‌ به‌ تاريخچه‌‌ى‌ کشف‌ بسيار‌ى‌ ‌از مسائل‌ رياضى‌ و شامل‌ بيوگر‌افى‌ بسيار‌ى‌ ‌از رياضيد‌ان‌‌ها‌ى‌ جهان‌است
سايتى‌ شامل‌ سرگرمى‌‌ها‌ى‌ رياضى‌ به‌ ‌همر‌اه‌ ‌اطلا‌عات‌ مفيد‌ى‌ در مورد گر‌اف‌‌هاو
‌اين‌ سايت‌ شامل‌ ر‌ا‌هنمائى‌‌ها‌ى‌ مفيد‌ى‌ بر‌ا‌ى‌ پيشرفت‌ در تدريس‌ و يادگير‌ى‌ رياضى‌ ‌است‌.
اميدوام به دردتون خورده باشند



تیر ۱۳، ۱۳۸۱

سلام
تادير نشده اين سايت را ببينيد بد نيست
سلام
روز جمعه است دعا يي عهد براي منتظران آقا

تیر ۱۲، ۱۳۸۱

سلام
اين نامه يکي ازخوانندگان وبلاگ نوشته شما اگر خواستيد جواب بديد
Salam...
bande ra az inke inghadar jeddi barkhord mikonam bebakhshid...
lotfan dar soorati ke barayetan emkan daarad faghat javabe in soalat ra barayam mail konid :
(motevajjeh bashid ke bandeh shoma ra nemishenasam va in faghat baraye nazarsanji khahad bood).
agar doostane digari ham ke in matlab ra mikhanand lotf konand va javab ha ra barayam befrestand khoshhl mishavam...

1) sen ? - jens ? -
2) tahsilat shoma? va khanevade ?
3) chera log minevisid ?
4) kodam log ha behtarinand ?
5) chand nafar az ashenayanetan lognevis ast ?
6) -
7) lotfan barayam benevisid ke aya farghi beine Love va Eshgh gha'elid? agar pasokh mosbat ast che chizhaee?
...
..
.
az hamegi e doostani ke zahmate ferestadane nazariateshan ra mikeshand, mamnoonam.
sapilaat@yahoo.comآدرس براي ارسال جواب

تیر ۱۱، ۱۳۸۱

سلام
امروز دوازدهم تير سالروز حمله ناو وينسنس به هواپيماي ايرباس است
خدا لعنت کند آمريکا را که هر کاري دلش بخواهد انجام ميدهد و مردم دنيا هم جيک نميزندد
آمريكا براي حمله به هواپيماي غيرنظامي مسافربري ايران و قتل عام مسافران بيگناه آن چه بهانه اي داشت؟ آمريكا از اعطاي مدال شجاعت و لياقت به فرمانده ناو وينسنس كه هواپيما را مورد هدف قرار داد شرم نکرد؟

در روز سوم ژوئيه 1988 در دورانی که واشنگتن برای مهار قدرت ايران نيروهای عظيم دريايی اش را واردخليج فارس کرده بود .، رزمناو آمريکايی "وينسنس" با شليک دو موشک ، يک هواپيمای ايرباس خطوط هوايی ايران را که در مسير هميشگی خود پرواز می کرد، سرنگون کرد و موجب مرگ 290 نفر سرنشين آن گرديد. دولت آمريکا اين واقعه را يک اشتباه اعلام کرد و به راحتی اين جنايت کم سابقه را کم اهميت جلوه داد، در حالی که در ساعات بعد ، دوربينهای تلويزيونی تصاوير غم انگيز و تکان دهنده ای از انبوه اجساد روی آب ، پخش می کردند. دلايل مهمی برای زير سؤال بردن ادعای آمريکا پيرامون اشتباه گرفتن اين هواپيما با يک هواپيمای نظامی وجودداشت:

• اول:اين هواپيما از مسير تعيين شده خود خارج نشده بود و مسيرهای هواپيماهای غيرنظامی همواره برای نيروهای نظامی به راحتی قابل شناسايی است.
• دوم:تفاوت سطح مقطع راداری بسيار زياد اين هواپيما با هواپيماهای نظامی ايران باور اينکه فرمانده آمريکايی حتی لحظه ای شک برده باشد که اين علائم راداری مربوط به يک هواپيمای جنگی است را مشکل می کند.
• سوم:تا آن زمان هيچگونه حمله هوايی از جانب نيروی هوايی جمهوری اسلامی ايران عليه ناوگان آمريکا در خليج فارس صورت نگرفته بود تا ما را به اين گمان هدايت کند که ناو آمريکايی از روی دستپاچگی ناشی از تجربيات قبلی دست به اين اقدام زده باشد.

فرضيه قابل تأملی که به ذهن می آيد اين است که آمريکا برای ارعاب و وارد کردن فشار به ايران در جهت پايان دادن به جنگ که منافع حياتی عمال منطقه ای آمريکا را با تهديد مواجه می کرد، دست به اين اقدام جنايتکارانه زده باشد.
بررسی چگونگی بازتاب سرنگونی هواپيمای مسافربری ايرانی توسط آمريکا در رسانه های آمريکايی
در ساعت 13:20 روز 12 تير ماه 1367 هواپيمای ايرباس مسافربری ايران ، که از فرودگاه بندر عباس به مقصد دوبی برخاسته بود و در حال اوج گيری بود ، 290 سرنشين هدف دو موشک از عرشه ناو وينسنس آمريکا قرار گرفت و سرنگون شد . تمام سرنشينان هواپيما در اين فاجعه جان باختند .
ساعتی بعد CNN اعلام کرد که ناو وينسنس يک هواپيمای ايرانی را سرنگون کرده است ، ولی نگفت که اين هواپيما غيرنظانی بود و در مسير بين المللی در حال اوج گيری بود. 24 ساعت طول کشيد تا توضيحات بيشتری از رسانه های آمريکا پخش شد : اين هواپيما يک هواپيمای مسافری ايرانی بود که « به اشتباه » سرنگون شده است . در روزهای بعد رسانه های آمريکا گفته های مقامات نظامی و دولتی را تکرار کردند: اشتباه در سيستم هشدار رايانه ای بوده است ، افسر مسئول هم ناچاراشتباه کرده است. فرماندهان ناو تصور کرده اند هواپيما نظامی است و در حال حرکت به سوی ناو است . به علت درگيری در منطقه ، امکان ارزيابی مجدد اطلاعات با کسب اطلاع از مسير پروازی بين المللی وجود نداشت ...
واضح است که دلايل و شواهد موجود نشان دهنده آن است که احتمال اشتباه بسيار ضعيف بوده ، زيرا اندازه هواپيما در نظر هر کسی که آشنايی اندکی با هواپيما ها داشته باشد آن را از هر نوع هواپيمای جنگنده و بمب افکن ديگری متمايز می کند و رادارهای ناو هم قادر به تشخيص آن بودند . در صورت پذيرش فرض ايجاد اختلال در سيستم اطلاعاتی ناو ، تمام پروازهای تجاری منطقه بايد در اين سيستم اطلاعاتی ، نظامی ارزيابی می شد و چنين فرضی با توجه به حضور ناو در منطقه در ماه های پيش از آن و داشتن اطلاعات لازم در مورد خطوط هوايی و کشتيرانی ودالانهای هوايی منتفی است . فرضيه حرکت به سوی ناو هم منتفی است ، زيرا هواپيما در حال اوج گيری بود و اين امر برا ی فرماندهان ناو ، با توجه به زمانی که هواپيما را تا لحظه شليک موشکها پِيش چشم داشتند ، محرز بود.پس در صورتی که افسران ناو و سيستم تحليل گر راداری در ماهيت هواپيما ترديد کرده باشند هم شليک به يک هواپيمای نظامی که در حال اوج گيری است عملی پرسش برانگيز است. زيرا اگر اين هواپيما قصد حمله داشت ، ارتفاع خود راکم می کرد و به سوی هدف می آمد .
گذشته از اينها ، بايد به وجود سيستمهای رديابی منطقه ای و ماهواره ای موجود ، از جمله هواپيماهای ای وکس که کوچکترين حرکت ناوچه ها ، قايقهای تندرو ، هليکوپترها و هواپيماهای ايرانی را هم زير نظر داشتند ، اشاره کرد.
با توجه به تمام اين شواهد بديهی ترين فرض پيش رو آن است که شليک به هواپيمای مسافربری ايرانی جنايتی از پيش طرح شده بوده است.
هر چند که برخی از روزنامه های آمريکايی دلائل مسئولان را برای توجيه حمله به هواپيمای ايرانی مردود دانستند ، رسانه های ديگر به تکرار توجيهات ضد و نقيض مسئولان پنتاگون پرداختند و يک کلمه را مدام تکرار کردند : اشتباه ! اشتباه !....



تیر ۱۰، ۱۳۸۱

سلام
يک سايت بهتون معرفي ميکنم تا اينترنت هست وشما هستيد به جون من دعا کنپد
اگر مي خواهيد سفر ببريد ميخواهيد بدانيد مسير شما چه روزهاي پرواز داره وچه ساعاتي
اين هم سايت خيلي به درد ميخوره
اين هم يک سرچ انجين باحال يک بار امتحان کنيد

تیر ۰۸، ۱۳۸۱

سلام
چند تا سايت معرفي کنيم
سايت زيبا کلک درمورد خط وخطاطي و آموزش خط يک سري بزنيد خالي از لطف نيست
اين براي اونايکه جک وجونور تو خونه دارن البته منظور همان سگ ،گربه، مار، دايناسورو...است
يک سرچ انجين< موتور جستجو ايراني>و انکار جديد است
چند لينک خوب ديگه هم هست باشه براي فردا
نخستين قرارداد مرزي در تاريخ بشر كه ميان ايران و ليدي بسته شد

طبق آثار و اسناد به دست آمده، روز 29 ژوئن سال 590 پيش از ميلاد، ميان دولت ايران (حكومت مادها يا Medes) و دولت ليدي (Liadia – قسمتي از تركيه امروز) قرار داد تعيين مرز بسته شد كه نخستين قراداد از اين دست در تاريخ جهان به شمار مي رود. مسير رود Halys مرز دو كشور تعيين شد و مقرر گرديد كه علامت گذاري شود و رفت و آمد ميان دو كشور بر پايه ضابطه قرا گيرد. نوزده سال پيش از آن ارتش ايران امپراتوري «آشور» را كه به ارتكاب ظلم شدت داشت و دو قرن بر خاورميانه مسلط بود براي هميشه از ميان برده بود و ديگر، نينوه Nineveh مركز قدرت خاورميانه نبود (شرح اين پيروزي به موقع خود خواهد آمد)
جالب بود


تیر ۰۷، ۱۳۸۱

سلام
3 تير 81 - ايسنا - در مسابقه‌ي فينال ليگ شبيه‌سازي رباتهاي امدادگر كه ساعت ‌٣٠/١٠ روز يكشنبه (‌٢/٤/١٣٨١) بين تيم‌هاي آريان دانشگاه صنعتي شريف و تيم
YOWAI2002 دانشگاه برق و ارتباطات توكيو برگزار شد، ‌تيم آريان بر تيم YOWAI2002 غلبه كرد و بدين ترتيب به مقام قهرماني اين دوره از مسابقات دست يافت.
به گزارش گروه فني مهندسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از دانشگاه صنعتي شريف، هدف از فعاليت و تحقيقات شبيه‌سازي رباتهاي امدادگر، آموزش امدادگران پيش از هر گونه حوادث غير مترقبه‌ از قبيل زلزله، سيل و آتش‌سوزي مي‌باشد. اين تحقيقات با توجه به زلزله‌اي كه در سال ‌١٩٥٥ در شهر كوبه‌ي ژاپن اتفاق افتاد و منجر به كشته شدن هزاران نفر شد، مورد توجه خاص قرار گرفته است.
اعضاي تيم شبيه‌سازي روباتهاي امدادگر دانشگاه صنعتي شريف به شرح زير است:
دكتر جعفر حبيبي (سرپرست تيم و استاديار دانشكده‌ي مهندسي كامپيوتر)، مزدا احمدي، علي نوري، ميثم صياديان، ميثم محمدي نويسي (دانشجويان كارشناسي دانشكده‌ي‌ مهندسي كامپيوتر دانشگاه صنعتي شريف). مشخصات نهايي تيم‌هاي شبيه‌سازي رباتهاي امدادگر كه از كشورهاي ژاپن، تركيه و ايران در مسابقات جهاني ‌٢٠٠٢ در شهر “FUKUOKA“ ژاپن شركت كرده‌اند نيز به شرح زير است:
YOWAI2002، NITRESCUE02، ROBOAKUT، KURES200، ARIAN،T.WAGUMI و GEMINI.


ماهم کمي خودمان را تحويل بگيريم هر کسي دلش خواست اين را بگذارد گوشه وب لاگش
آدرس عکسhttp://www.freewebz.com/golnarbano/blog1.jpg

تیر ۰۶، ۱۳۸۱

وقتى كه قائم ما قيام نمايد، آسمان قطرات بارانش را فرو بارد و زمين روئيدنيها و گياهانش را بروياند و كينه و عداوت از دلهاى بندگان زائل گردد.

سلام
ساعت 20 و 30 دقيقه روز يكشنبه 7 تيرماه 1360 تعدادي از شخصيتهاي مختلف كشور (نمايندگان مجلس ـ هيات دولت و ....) بتدريج به سالن اجتماعات دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي ايران واقع در سرچشمه تهران وارد شدند... در همان وقت تعدادي ديگر از اعضاء حزب از جمله شهيد بزرگوار آيت الله دكتر بهشتي وارد جلسه شدند پس از پايان قرائت قرآن كريم و اعلام برنامه، آيت الله بهشتي آغاز سخن نمودند...
ناگهان برقي جهيد و نوري خيره كننده و صدايي مهيب برخاست زمين تكان سختي خورد و ديوارها بشدت لرزيد.... در كمتر از ثانيه اي از سالن اجتماعات حزب جمهوري اسلامي جز تلي از خاك چيزي نماند در چند ثانيه بيش از هفتاد تن از بهترين عزيزان انقلاب زيرخروارها خاك مدفون شدند و روح فرزندان رشيد اسلام و معلمان بزرگ شهادت و ايثار در ملكوت اعلي به طيران در آمد.
تلخيص از: روز ها و رويدادها/ جلد دوم/ موسسه فرهنگي نشر رامين/ سال 1377/ ص 51
سلام
فعلا چيزي به ذهنم نمي رسد يک کتاب خوب بهتون معرفي ميکنم بخونيد ديروزهاي ما که ترجمه دقيقش ميشه تمام ديروزهاي ما
اثر ناتاليا گينزبورگ
تا بعد خدا نگهدار

تیر ۰۴، ۱۳۸۱

سلام
تغيير دکوراسيون داديم اميدوارم خوشتون بايد

خرداد ۲۹، ۱۳۸۱

ميلاد يازدهمين اختر تابناک آسمان امامت مبارک باد
امام عسكرى، يادهمين پيشواى شيعيان، در سال 232 ه'. ق چشم به جهان گشود پدرش امام دهم، حضرت هادى - عليه السلام - و مادرش بانوى پارسا و شايسته، «حُدَيثه»، است كه برخى، از او بنام «سوسن» ياد كرده‏اند. اين بانوى گرامى، از زنان نيكو كار و داراى بينش اسلامى بود و در فضيلت او همين بس كه پس از شهادت امام حسن عسكرى - عليه السلام - پناهگاه و نقطه اتّكاى شيعيان در آن مقطع زمانى بسيار بحرانى و پر اضطراب بود).
از آنجا كه پيشواى يازدهم به دستور خليفه عباسى در «سامّرأ»، در محله «عسكر» سكونت (اجبارى) داشت، به همين جهت «عسكرى» ناميده مى‏شود
از مشهورترين القاب ديگر حضرت، «نقى» و «زكى» وكنيه‏اش «ابو محمد» است. او 22 ساله بود كه پدر ارجمندش به شهادت رسيد. مدّت امامتش 6 سال و عمر شريفش 28 سال بود، در سال 260 ه' به شهادت رسيد و در خانه خود در سامّرأ در كنار مرقد پدرش به خاك سپرده شد
سخنان آن بزرگوار
عبـادت كــردن بـه زيـادى روزه و نـمـاز نيـست, بلكه ( حقيقت) عبادت, زياد در كار خدا انديشيدن است.
هيچ عزيزى را رها نكند مگر آن كه ذليل گردد و هيچ ذليلى به حق نياويزد مگر آن كه عزيز شود.
دو خصلت است كه بهتر و بالاتراز آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران
هيچ كـس را طـورى اكـرام مكـن كه بـر او سخت گذرد.
چه زشت است بـراى مـومـن , دلبستگـى به چيزى كه او را خـوار دارد
. پـرورش دادن نـادان و تـرك دادن معتـاد از عادتـش , مـاننـد معجزه است.
هنگامى كه قائم (ع) قيام كند دستور به خرابى مناره ها و كاخهاى مساجد دهد.
پـارسـاتـريـن مـردم كسـى است كه در هنگـام شبهه تـوقف كنـد.
عابـدتـريـن مـردم كسـى است كه واجبـات را انجـام دهـد.
زاهـد تـريـن مـردم كسـى است كه حـرام را تـرك نمـايد.
كـوشنـده تـريـن مـردم كسـى است كه گنـاهـان را رهـا سازد
خشم و غضب كليد هر گونه شر و بدى است.
شهادت دکتر چمران
سردار عشق شهيد دكترسيّد مصطفي چمران
« اي حسين(ع) ! تو در كربلا يكايك شهدا را در آغوش مي‌كشيدي ، مي‌بوسيدي، وداع مي‌كردي. آيا ممكن است هنگامي كه من هم به خاك و خون مي‌غلتم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاري و عطش عشق مرا به تو و به خداي تو سيراب كني؟
زندگينامه کامل دکتر چمران
چمران به روايت همسر
فصل آشنايي
پدرم بين آ فريقا و چين تجارت مي كر د و من فقط خرج مي كردم ، هر طوري كه مي خواستم. پاريس و لندن را خوب مي شناختم ، چون همه لباسهايم را از آن جا مي خريد.
در طيّ ديداري كه به اصرار امام موسي صدر برگزار شد، ايشان به من گفت : " ما مؤسّسه اي داريم براي نگهداري بچّه هاي يتيم. فكر مي كنم كار در آنجا با روحيّة شما سازگار باشد. من مي خواهم شما بيايي آنجا با چمران آشنا شوي " وتا قول رفتن به مؤسّسه را از من نگرفت ، نگذاشت برگردم.
يكشب در تنهايي همانطور كه داشتم مي نوشتم چشمم به يك نقّاشي كه در تقويمي چاپ شده بود افتاد. يكي از نقّاشي ها زمينه اي كاملا سياه داشت و وسط اين سياهي شمع كوچكي مي سوخت كه نورش در مقابل اين ظلمت خيلي كوچك بود. زير نقّاشي به عربي شاعرانه اي نوشته شده بود:
" من ممكن است نتوا نم اين تاريكي را از بين ببرم ولي با همين روشنايي كوچك فرق ظلمت و نور وحق وباطل را نشان ميدهم وكسي كه دنبال نور است اين نور هر چقدر كوچك باشد در قلب او بزرگ خواهد بود. "
آن شب تحت تاثير اين شعر ونقّاشي خيلي گريه كردم.
هنوز پس از گذشت اين مدّت نمي توانم نهايت حيرتم را در اوّلين برخورد با شاعر آن شعر و نقّاش آن تصوير درك كنم.او كسي نبود جز " مصطفي چمران ".
باردوم كه ديدمش براي كار در مؤسّسه آمادگي كامل داشتم.
من با فرهنگ اروپايي بزرگ شده بودم.حجاب درستي نداشتم و ...
يادم هست در يكي از سفرهايي كه به روستاها مي رفتيم ، مصطفي در داخل ماشين هديه اي به من داد اوّلين هديه اش به من بود و هنوز ازدواج نكرده بوديم، خيلي خوشحال شدم و همانجا باز كردم ديدم روسري است. يك روسري قرمز با گلهاي درشت. من جا خوردم امّا او لبخند زد و به شيريني گفت: " بچه ها دوست دارند شما را با روسري ببينند ".
من مي دانستم بقيّة افراد به مصطفي حمله مي كنند كه شما چرا خانمي را كه حجاب ندارد مي آوري مؤسّسه ، ولي مصطفي خيلي سعي مي كرد ـ خودم متوجّه مي شدم ـ مرا به بچه ها نزديك كند. نگفت اين حجابش درست نيست، مثل ما نيست ، فاميل و اقوام آنچناني دارد، اينها روي من تاثير گذاشت. او مرا مثل يك بچهء كوچك قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد.
مسافر بهشت
هر چند تا روزي كه مصطفي شهيد شد، تا شبي كه از من خواست به شهادتش راضي باشم نمي خواستم شهيد بشود ... مصطفي گفت: من فردا شهيد مي شوم. خيال كردم شوخي مي كند. گفتم: مگر شهادت دست شماست؟ گفت: نه، من از خدا خواستم و مي دانم خدا به خواست من جواب مي دهد. ولي من مي خواهم شما رضايت بدهيد. اگر رضايت ندهيد من شهيد نمي شوم. خيلي اين حرف برايم تعجب بود. گفتم: مصطفي من رضايت نمي دهم و اين دست شما نيست. خب هروقت خداوند اراده اش تعلق بگيرد من راضيم به رضاي خدا و منتظر اين روزم ولي چرا فردا ؟ و او اصرار مي كرد من فردا از اينجا مي روم، مي خواهم با رضايت كامل تو باشد. و آخر رضايتم گرفت
من خودم نمي دانستم چرا راضي شدم. نامه أي داد كه وصيتش بود و گفت: تا فردا باز نكنيد. بعد دو سفارش به من كرد. گفت: اول اينكه ايران بمانيد. گفتم: ايران بمانم چكار ؟ اينجا كسي را ندارم. مصطفي گفت: نه! تعرب بعد از هجرت نمي شود. ما اينجا دولت اسلامي داريم و شما تابعيت ايران داريد. نمي توانيد برگرديد به كشوري كه كه حكومتش اسلامي نيست حتي اگر آن كشور خودتان باشد. گفتم: پس اين همه ايراني ها كه در خارج هستند چكار مي كنند؟ گفت: آنها اشتباه مي كنند. شما نبايد به آن آداب و رسوم برگرديد ... هيچ وقت! دوم هم اين بود كه بعد از او ازدواج كنم. گفتم: نه مصطفي. زن هاي حضرت رسول (ص) بعد از ايشان ... كه خودش تند دستش را گذاشت روي دهنم. گفت: اين را نگوييد! اين بدعت است. من رسول نيستم. گفتم: مي دانم. مي خواهم بگويم مثل رسول كسي نبود و من هم ديگر مثل شما پيدا نمي كنم.
شب آخر با مصطفي واقعاً عجيب بود. نمي دانم آن شب چي شد! صبح وقتي مصطفي مي خواست برود من مثل هميشه لباس و اسلحه اش را آماده كردم و آب سرد دادم دستش براي توي راه. مصطفي اينها را گرفت و به من گفت: تو خيلي دختر خوبي هستي! بعد يك دفعه يك عده آمدند توي اتاق و من مجبور شدم بروم طبقه بالا. صبح زود بود و هوا هنوز روشن نشده بود. كليد برق را كه زدم چراغ اتاق روشن و يك دفعه خاموش شد، انگار سوخت. من فكر كردم يعني امروز ديگر مصطفي شهيد مي شود ، اين شمع ديگر روشن نمي شود، نور نمي دهد. تازه داشتم متوجه مي شدم چرا اينقدر اصرار داشت و تأكيد مي كرد كه امروز ظهر شهيد مي شود. مصطفي هرگز شوخي نمي كرد. يقين پيدا كردم كه مصطفي اگر امروز برود ديگر بر نمي گردد. دويدم و كلت كوچكم را برداشتم، آمدم پايين. نيّتم اين بود مصطفي را بزنم، بزنم به پايش تا نرود.
مصطفي در اتاق نبود. آمدم دم ستاد و همان موقع مصطفي سوار ماشين شد. من هرچه فرياد مي كردم كه مي خواهم بروم دنبال مصطفي نمي گذاشتند. فكر مي كردند ديوانه شده ام، كلت دستم بود! بهر حال مصطفي رفته بود ...
« من از اين دنياي دون مي‌گريزم، از اختلافات، از تظاهرات، از خودنماييها، غرورها، خودخواهي‌ها، سفسطه‌ها، مغلطه‌ها، دروغ‌ها و تهمت‌ها، خسته شده‌ام.احساس مي‌كنم كه اين جهان جاي من نيست. آنچه ديگران را خوشحال مي‌كند، مرا سودي نمي‌رساند. »


دكتر علي شريعتي در سال 1312 در روستاي مزينان از حوالي شهرستان سبزوار متولد شد. اجداد او همه از عالمان دين بوده اند.... پدر پدر بزرگ علي، ملاقر بالغلي، معروف به آخوند حكيم، مردي فيلسوف و فقيه بود كه در مدارس قديم بخارا و مشهد و سبزوار تحصيل كرده و از شاگردان برگزيده حكيم اسرار (حاج ملاهادي سبزواري) محسوب مي شد. پدرش استاد محمد تقي شريعتي (موسس كانون حقايق اسلامي كه هدف آن «تجديد حيات اسلام و مسلمين» بود) و مادرش زهرا اميني زني روستايي متواضع و حساس بود .... علي حساسيتهاي لطيف انساني و اقتدار روحي و صلاحيت عقيده اش را از مادرش به وديعه گرفته بود.....
ـ علي به سال 1319 در سن هفت سالگي در دبستان ابن يمين، ثبت نام مي كند، اما به دليل بحراني شدن اوضاع كشور ـ تبعيد رضا شاه و اشغال كشور توسط متفقين ـ استاد خانواده اش را به ده مي فرستد. .... و پس از برقراري آرامش نسبي در مشهد علي و خانواده اش به مشهد باز مي گردند و او وارد همان دبستان مي شود.
ـ پس از اتمام تحصيلات مقدماتي در 16 سالگي سيكل اول دبيرستان (كلاس نهم نظام قديم) را به پايان رساند و وارد دانشسراي مقدماتي شد. در سال 31، اولين بازداشت علي در واقع نخستين رويارويي مستقيم وي با حكومت و طرفداري همه جانبه او از حكومت ملي بود، اتفاق افتاد و اين نشانه ورود وي به دنياي سياست و بريدن از عزلت صوفيان بود.... علت بازداشتش اعتراض بود كه عده بسياري نسبت به روي كار آمدن قوام ابراز داشته و علي نيز با آنها بود....
ـ در همين زمان يعني 1331 وي كه در سال آخر دانشسرا بود به پيشنهاد پدرش شروع به ترجمه كتاب ابوذر (نوشته عبدالحميد جوده السحار) مي كند.... در اواسط سال 1331 تحصيلات علي در دانشسرا تمام شد و پس از مدتي شروع به تدريس در مدرسه كاتب پور احمدآباد كرد. و همزمان به فعاليتهاي سياسيش ادامه داد. كتاب «مكتب واسطه» نيز در همين دوره نوشته شده است.
ـ ...... او در سال 1334 پس از تاسيس دانشكده علوم و ادبيات انساني مشهد وارد آن دانشكده شد ...... او در دانشكده مسئول انجمن ادبي دانشجويان بود در همين سالهاست كه آثاري از اخوان ثالث مانند كتاب ارغنون (1330) و كتاب زمستان (1335) و آخر شاهنامه (1328) به چاپ رسيد و او را سخت تحت تاثير قرار داد.
ـ در اين زمان فعاليتهاي سياسي ـ اجتماعي شريعتي در نهضت همچنان ادامه داشت اگرچه در اين دوره هنوز رنگ و شكلي كاملاً ايدئولوژيك به خود نگرفته بود در مهرماه سال 1336 وي همراه 16 تن از اعضا و پيروان نهضت مقاومت (جمعيتي كه پس از كودتاي 28 مرداد توسط جمعي از مليون خراسان ايجاد شده كه علي شريعتي يكي از اعضا آن جمعيت بود) از جمله استاد محمد تقي شريعتي و ... دستگير شدند.
ـ آشنايي او با خانم پوران شريعت رضوي در دانشكده ادبيات منجر به ازدواج آن دو در سال 1337 مي گردد. اما پس از چند ماه زندگي مشترك به علت موافقت با بورسيه تحصيلي او در اوايل خرداد ماه 1338 براي ادامه تحصيل راهي فرانسه مي شود..
...... وي به پيشنهاد دوستان و علاقه شخصي خود، به قصد تحصيل در رشته جامعه شناسي به پاريس رفت، اما پس از ورودش به پاريس مطلع شد كه بايد دكترايش در ادامه رشته تحصيليش ـ ادبيات فارسي ـ باشد. از اين رو با آقاي پروفسور ژيلبرت لازار كه استاد شرق شناسي زبان و ادبيات فارسي بود گفتگو كرد و به راهنمايي و پيشنهاد ايشان قرار شد، موضوع رساله (وي)، كتاب « تاريخ فضائل بلخ» اثري مذهبي متعلق به قرن 13 ميلادي كه توسط «صفي الدين» نوشته شده بود، باشد. از اين تاريخ علي (شريعتي) تحت نظر آقاي دكتر ژيلبر لازار، مشغول تهيه رساله اش شد.........
در اين ايام علاوه بر نهضت آزاديبخش الجزاير با ديگر نهضتهاي ملي افريقا و آسيا، آشنايي پيدا كرده بود. به دنبال افشاي شهادت پاتريس لومومبا در 1961 تظاهرات وسيعي از سوي سياهپوستان در مقابل سفارت بلژيك در پاريس سازمان يافته بود كه منجر به حمله پليس و دستگيري عده زيادي از جمله دكتر علي شريعتي شد...... دولت فرانسه كه با بررسي وضع سياسي (او)، تصميم به اخراج وي گرفته بود، با حمايت قاضي سوسياليست دادگاه، مجبور مي شود اجراي حكم را معوق گذارد........
ـ (او) در اروپا، به جمع جوانان نهضت ملي ايران پيوست و در فعاليتهاي سازمانهاي دانشجويي ايران در اروپا از جمله اتحاديه دانشجويان ايراني مقيم فرانسه و كنفدارسيون دانشجويان ايراني خارج از كشور مي كرد. در نوشتن اعلاميه ها و قطعنامه ها همكاري لازم و بسيار نزديكي با آنها داشت.......
ـ وي در سال 1963 از رساله خود نيز دفاع كرد و رسماً از دانشگاه با درجه دكتري يونيورسيته فارغ التحصيل شده پس از مدتي او به همراه خانواده و سه فرزندش به ايران بازگشت و در مرز بازرگان توسط مأموران ساواك دستگير شد.
ـ ...... اوايل شهريور 1343، دكتر علي شريعتي از زندان آزاد شده ..... و پس از مدتي حكم انتساب مجدد او با رتبه چهار آموزگاري برايش فرستاده شد....

ـ پس از پنج سال تحصيل و آموختن و فعاليت سياسي، در فضاي باز سياسي و فرهنگي اروپا، بازگشت به فضاي راكد و بسته جامعه ايران و آن هم تدريس در دبيرستان بسيار رنج آور بود، سال بعد (وي) پس از قبولي در امتحان به عنوان كارشناس كتب درسي به تهران منتقل مي شود و با آقايان برقعی و باهنر و دكتر بهشتي كه از مسئولين بررسي كتب ديني بودند، همكاري مي كند.

ترجمه کتاب «سلمان پاك» اثر پروفسور لوئي ماسينيون حاصل تلاش او در اين دوره است (سال 45 ـ 1344) ....

ـ از سال 1345 او به استاد يا رشته تاريخ در دانشكده مشهد استخدام مي شود. موضوعات اساسی تدرسيش را مي توان به چند بخش تقسيم كرد: تاريخ ايران، تاريخ و تمدن اسلامي و تاريخ تمدنهاي غير اسلامي.
از همان آغاز روش تدريس، برخوردش با مقررات متداول در دانشكده و رفتارش با دانشجويان، او را از ديگر استادان متمايز مي كرد و برخلاف رسم عمومي اساتيد ديگر ... از تدريس براساس جزوه ثابت و از پيش تنظيم شده پرهيز مي كرد و برنامه تعيين شده اي را اعلام نمي كرد ... كه اين مسئله مورد اعتراض و شكايت مديران گروه آموزشي در دوره هاي مختلف بود..
ـ كتاب اسلام شناسي درسهاي دكتر در دانشكده ادبيات مشهد در سالهاي 46 ـ 1345 است توسط چند نفر از دانشجويان ضبط و پلي كپي شده بود و بعد توسط او تصحيح و به چاپ رسيد. همچنين در سال 1347 كتاب « كوير» را چاپ مي كند. به گفته وي: «من در كوير از لائوتزو و بودا تا هايدگر و سارتر، پلي زده ام و بهتر بگويم، پلي كشف كرده ام كه آنرا مديون « قصه آدم» درفرهنگ ابراهيمي ام و تجسم عيني سمبليكش «حج»، تئاتري كه در آن كارگردان خواست و بازيگر انسان و نمايشنامه؟ فلسفه وجود و داستان آفرينش و قصه خلقت انسان و تكوينش در تاريخ و حركت در ذات، بر مبناي جهان بيني توحيد!»
از نوشته هاي ديگرش در اين سال « توتم پرستي» است كه نوشته های او در رثاي قلم و حركت اوست.
ـ چاپ اسلام شناسي و موفقيت درسهاي دكتر علي شريعتي در دانشكده مشهد و ايراد سخنرانيهاي او در حسينيه ارشاد در تهران موجب شد. كه دانشكده هاي ديگر ايران از او تقاضاي سخنراني كنند اين سخنرانيها از نيمه دوم سال 1347 آغاز شد.
در پايان سال 1348، با كاروان «حج» حسينيه ارشاد به مكه رفت و در بازگشت در اسفند 48 سخنراني «معياد با ابراهيم» را ابتدا در دانشگاه مشهد و پس از آن در حسينيه ارشاد ايراد كرد. در فاصله سالهاي 48 تا 50 وي همچنان به فعاليتهايش در دانشگاه مشهد ادامه مي داد و در ضمن آن، سخنرانيهايي نيز در دانشگاههاي ديگر ايراد مي كرد... مجموعه اين فعاليتها سبب شد كه مسئولين در دانشگاه در صدد برايند تا ارتباط او با دانشجويان قطع كنند و به كلاسهاي وي كه در واقع به جلسات سياسي ـ فرهنگي بيشتر شباهت داشت، خاتمه دهند...
در پي اين كشمكشها و دستور شفاهي ساواك به دانشگاه مشهد سبب شد كه كلاسهاي درس او، از مهرماه 1350، رسماً تعطيل شود.
ـ ..... نگاهي به سخنرانيهاي وي كه به همت حسينيه ارشاد منتشر گرديد (نيايش 1349- اقبال مصلح قرن اخير 490 – مذهب عليه مذهب 49- روشنفكر و مسئوليت آن در جامعه 49 – حسين وارث آدم 49- مسئوليت شيعه بودن 50- تشيع علوي و صفوي 50) نشان از پر كاري وي در اين سالهاست. او كوشيد تا ارشاد را ازيك موسسه مذهبي به يك دانشگاه تبديل كند. لذا از سال 1350 شب و روزش را وقف اين كار كرد، در حالي كه در اين ايام در گروه تحقيق وزارت علوم هم كار مي كرد.
ـ به مرور زمان حضور وي در حسينيه ارشاد، موجب رفتن برخي كه وجود او بر ايشان ناخوشايند و غير قابل تحمل بود، شد و بافت اعضاء و مخاطبان ارشاد يكدست تر و برنامه آن شكل مشخص تري پيدا كرد... لذا اين امكان را مي يابد تا با پيشنهاد و قوانين جديد به سازماندهي جلسات بحث و گفتگو، ‌كميته هاي هنري، نقاشي وگروههاي تحقيقاتي بپردازد. اين گروهها شامل: گروه تاتر، گروه كودكان و نوجوانان، گروه ادبيات، گروه تحقيقات قرآن و نهج البلاغه، بود كه با استقبال تسر وسيع از طبقات تحصيكرده خصوصاً دانشجويان روبه رو شد....
ـ از اواخر سال 50 تا آبان 51، كار وي در حسينيه ارشاد سرعت غريبي پيدا كرد،‌ به طوري كه براي انجام سخنرانيهايش فرصت تحقيق قبلي نداشت و بيشتر از حافظه اش كمك مي گرفت. نمايش ابوذر درمرداد ماده 1351 درست سه ماه قبل از اينكه حسينيه بسته شود اجرا شد. نمايش بعدي در فاصله كمتر از دو ماه در حسينيه به اجرا در آمد كه منجر به بسته شدن حسينيه ارشاد شد. و از اواخر آبان ماه 51 زندگي مخفي وي آغاز شد و پس از چند ماه زندگي مخفي درمهرماه سال 1352 خود را به ساواك معرفي كرد كه تا 18 ماه او را در سلول انفرادي زنداني كردند.....
ـ آقاي عبدالطيف خميني (از اعضاي نهضت مقاومت آزاديبخش الجزاير) كه از همكلاسيها و همرزمهاي دكتر شريعتي بود،‌ در ديداري كه با شاه در كنفرانس اپك داشت (يكي دو هفته مانده به عيد سال 54، شاه براي گذراندن تعطيلات زمستاني، به سوئيس و از آنجا براي شركت دركنفرانس سران اپك به الجزاير مي رود) از او مي خواهد كه دكتر شريعتي را آزاد كند. شاه در آنجا قول آزادي وي را مي دهد كه نهايتاً در اواخر اسفند ماه سال 53 او از زندان آزاد مي شود و بدين ترتيب مهمترين فصل زندگي اجتماعي و سياسي وي خاتمه مي يابد.
ـ ... در دوران خانه نشيني (دو سال آخر زندگي) فرصت يافت تا به فرزندانش توجه بيشتري كند.. در رفتار بچه ها دقيق و نسبت به انتخابهايي كه مي كردند حساس بود. مثلا اگر لباس را به اين دليل انتخاب مي كردند كه ديگران آن را انتخاب كرده بودند و احيانا مد روز بود، دلخور مي شد اما مستقيما اظهار نمي كرد با شوخي ناخشنوديش را بفهماند....
در اين اواخر، بر شركت بچه ها در جلسات سخنراني اش تاكيد فراواني مي كرد.. گاه مسئوليت پياده كردن نوارها را به آنها مي داد و سعي مي كرد با آنها رابطه فكري برقرار كند. در سال 55، با فرستادن پسرش (احسان) به خارج از كشور فرصت يافت تا مقدمات برنامه هجرت خود را فراهم كند.
ـ دكتر شريعتي نهايتا در روز 26 ارديبهشت سال 1356 از ايران، به مقصد بلژيك هجرت كرد و پس از اقامتي سه روزه در بروكسل عازم انگلستان شد و در منزل يكي از بستگان نزديك همسر خود اقامت گزيد و پس از گذشت يك ماه در 29 خرداد همان سال به نحو مشكوك درگذشت و با مشورت استاد محمد تقي شريعتي و كمك دوستان و ياران او از جمله شهيد دكتر چمران و امام موسي صدر در جوار حرم مطهر حضرت زينب (س) در سوريه به خاك سپرده شد.

ـ تلخيص وگزينش از / طرحي از يك زندگي/ دكتر پوران شريعت رضوي/ انتشارات چاپخش 1380

مجموعه آثار :

1- براي خود، براي ما،‌ براي ديگران 2- چه بايد كرد 3- زن 4- مذهب عليه مذهب

5- جهانبيني ايدئولوژي 6- انسان 7- انسان بي خود 8- علي (ع)

9- بازشناسي هويت ايراني اسلامي 10-روش شناخت اسلام 11-ميعاد با ابراهيم

12-اسلام شناسي مشهد 13-ويژگيهاي قرون جديد 14-هنر

15-گفتگوهاي تنهاي 16-نامه ها 17-آثار گوناگون 18-فرهنگ لغات

19-پدر، مادر، ما متهميم! 20-يك جلوش تا بي نهايت صفر 21-با مخاطبهاي آشنا

22-خودسازي انقلابي 23-ابوذر 24-بازگشت 25-ما و اقبال 26-حج

27-شيعه 28-نيايش 29-تشيع علوي، تشيع صفوي 30-جهت گيري طبقاتي اسلام

31-تاريخ تمدن جلد اول 32-تاريخ تمدن جلد دوم 33-هبوط در كوير

34-تاريخ اديان جلد اول 35-تاريخ اديان جلد دوم 36-اسلام شناسي دوره سه جلدي

37-حسين وارث آدم
--------------------------------------------------------------
خورشيد كاروان هر بامداد به جستجوي تو بيدار مي شود

و شامگاه چون از فراز دمشق مي گذرد

تا در نيلي آبهاي مديترانه به خواب رود،

با چشم اشتياق تو تا واپسين فروغ،

به ايران نگاه مي كند از دور
و موجهاي ساحل درياي شام

به نجواي جاودانه محزونشان محزونشان

قصه خونين دريايي را حكايت مي كند

كان سوي تو درون تيره خاك آرميده است.

تهران 1356/ نعمت ميرزازاده
سايت دکتر شريعتي

خرداد ۲۷، ۱۳۸۱

سلام
اول از همه اين مقاله را بخوانيد. صداي زن در اينترنت
حالا يک سري هم به اينجا بزنيد کارزار نبرد با ويروس های رايانه ای
حالا کمي کلاس بگذارم يکي دوتا سايت معرفي کنم
سايت ديکشنري آريانپور و سايت دکتر وب براي دوا درمون کامپيوتر شما
ودر پايان سايت ايران هو يک سري بهش بزنيد
حالا کمي هم شکلات روی هرکدام از عکس ها کليک کنيد ميتونيد وال پيپرش را بگيرد








خرداد ۲۶، ۱۳۸۱

سلام
امروز کمي کلاس بگذاريم يک نرم افزار ما فوق با حال معرفي کنيم
tweak_xp
يک برنامه فوق عالي برا ي کامپيوتر شما قابل توجه جناب حامد بنايي از اين برنامه حتما استفاده کنيد کلي کار براي شما کار انجام ميدهد اين برنامه براي ما بقي ويندوز ها هم مي باشد

خرداد ۲۵، ۱۳۸۱

سلام
يک گزرارش جالب


رم‎ ـ يك‎ روزنامه‎ ايتاليايي‎ باتوصيف‎ تهران‎ بعنوان‎‎ زيباترين شهر خاورميـانـه‎ نـوشـت‎: پايتخت‎ جمهوري‎‎اسلامي‎ ايران‎, شبيه‎ شهـرهـاي كشور سوييس‎ در قاره‎ اروپاست‎. .
"جورجو مونته‎‎ فوسكي‎" خبرنگار روزنــامــه كـوريـره‎ د لاسـرا چـاپ‎ايتاليـا در گـزارش‎ خود از تهران‎‎ نوشت‎ :ايـن شهر با وجـود 12 ميليون‎ جمعيت‎, هيچ‎ شبـاهتـي‎ بـه‎ شهـرهـاي‎ خاورميانه‎‎‎ ندارد كه بوي‎ خاك‎ در آنهـا بـه مشام‎ مي‎خورد. وي‎‎‎ افزود: ساختمان‎ هاي بـلنـد, بـاغهـاي زيبا و بوستان‎ هاي‎ سرسبز از دلايلي‎ است‎ كه‎ به‎‎‎ شهر تهران‎‎, يك‎ چهره اروپايي‎ داده و آن را از ديگر شهرهاي‎ بزرگ‎ خاورميانه‎ متمايز كرده‎ است‎. وي‎ در پايان‎‎ اين گزارش‎, با شرح‎ سفر خود بـه‎شهــر اصفــهــان‎ نـوشـت‎ : دو مـــســجـــد واقــع‎ در ميــدان‎ امـــام‎, زيباترين‎ مسـاجـد دنيا به‎شمار مي‎ رونـد و در بازار اصفـهـان‎‎‎ نيز مي‎ توان بـهتـريـن كالاهـاي‎‎ هنري را تهيه‎ كرد

خرداد ۲۳، ۱۳۸۱

سلام
روز جمعه است روز پايان انتظار
اميد داروئي است كه شفا نمي دهد اما درد را قابل تحمل مي كند
يک موسيقي زيبا براي او که روزي خواهد آمد
و پادشاه خوبان که براي او سروده شده است
روزي تو خواهي آمد ...............از كوچه هاي باران
تا از دلم بشويي .....................غمهاي روزگاران
تو روح سبز گلزار .................گل شاداب بي‌خار
مرا از پا فكنده .....................شكستن‌هاي بسيار
تو را ناديدن ما غم نباشد ................كه در خيل‌ات به از ما كم نباشد
من از دست تو درعالم نهم روي ........وليكن چون تو در عالم نباشد
روزي تو خواهي آمد .............از سوي مهرباني
اما ز من نبيني ....................ديگر به جا نشاني
روزي تو خواهي آمد ...

خرداد ۲۲، ۱۳۸۱

سلام
'هات ميل' پولی می شود'


هات ميل" نيز به جمع شرکتهای اينترنتی می پيوندد که برای خدماتی که قبلا مجانی بودند، پول دريافت می کنند"
از اواسط ماه ژوئيه، کاربرانی که بخواهند نامه های الکترونيکی ديگر
خود را از طريق هات ميل، که از سوی شرکت مايکروسافت پشتيبانی می شود، دريافت کنند، بايد مبلغی را بپردازند.
اين اقدام می تواند خشم بسياری از 110 ميليون کاربر هات ميل را برخواهد انگيخت؛
اين افراد تا پيش از اين می توانستند در هات ميل، بر همه حسابهای مربوط به پست الکترونيکی خود مديريت کنند.
اوايل سال جاری ميلادی رقبای هات ميل، يعنی "ياهو" و "لای کوس" برای خدمات مشابه، پول دريافت می کنند.
متن کامل خبر را از اينجا بخوانيد
آدرس جديد من مرا هم داشته باشيد
سلام
ديروز روز صنايع دستي بود

در "لغت نامه دهخدا" اين معنا چنين بيان شده است:
صنايع دستي عبارت است از آنچه كه با دست ساخته مي شود. از قالي، پارچه و ساخته هاي فلزي و غيره
در "فرهنگ معين" صنايع دستي شامل صنعتهايي شمرده شده است كه دست در آن دخيل باشد، مانند
پارچه بافي و قالي بافي با عنايت به تعاريف ياد شده، صنايع دستي به آن گروه
از صنايع اطلاق مي شود كه تمام يا قسمت اعظم مراحل ساخت فرآوده هاي آن با دست انجام شده باشد
و در قالب فرهنگ، بينشهاي فلسفي و ذوق و هنر انسانهاي هر منطقه با توجه به ديدگاههاي قومي آنان ساخته و پرداخته مي شود.
ويژگيهاي زير را مي توان براي صنايع دستي برشمرد:
ـ صنايع دستي از جمله فعاليتهايي است كه در آن دست انسان داراي نقش اساسي است.
ـ صنايع دستي از معدود صنايع ملي و ناوابسته است كه به هيچ وجه نيازمند كارشناس و متخصص خارجي نيست.
ـ فعاليت در اكثر رشته هاي صنايع دستي محتاج ابزار و وسايل چندان پيچيده و سرمايه زياد نيست.
ـ صنايع دستي بخصوص در مناطق روستايي يكي از عوامل مكمل اقتصاد كشاورزي است.
صنايع دستي، بازتابي از تاريخ و تمدن هر قوم و ملت از ديرباز تاكنون بوده است.
ـ محصول دست هر صنعتگر با سادگي از محصولات مشابهي كه با صنعتگر ماشيني ساخته شده است قابل تشخيص است.
ـ صنايع دستي با ويژگيهاي خود به دو دسته شهري و روستايي شايان تقسيم است.
ـ صنايع دستي ممكن است عامل انتشار مؤثري براي فرهنگ و سنن مناطق مختلف كشور به حساب آيد.
از زمانهاي بسيار قديم، ايرانيان تواماً به امور كشاورزي و دامپروري دائماً اشتغال داشته اند.
ويژگيهاي آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي از يك طرف و هوش سرشار ايراني و قدرت خلاقيت
و ذوق و سليقه هنرمندان از طرف ديگر موجب گشته كه بخصوص كشور ما جايگاه برجسته اي در محصولات صنايع دستي داشته باشد.
پذيرش مذهب اسلام در ايران، در دهه هاي آخر قرن هفتم بعد از ميلاد موجب شد محتواي اصلي اوليه
فرهنگ و هنر ايراني با ارزشهاي اسلامي آميخته و صنايع دستي ايراني با محتواي غني تر و محبوب تر و مردم پسندتر شكفته شد و نشو و نما يافت.
براساس آخرين تعريف صنايع دستي تركيبي است از هنر و حرفه كه در اين فرآيند، از مواد خام
محلي استفاده مي شود و مراحل اصلي توليد با دست و ابزار و آلات دستي انجام مي شود
و هر محصول استعداد هنري و خلاقيت فكري توليد كننده را منعكس مي كند.
خصوصيات هنرهاي دستي شامل:
1 مراحل اصلي توليد با دست و با ابزار و آلات دستي انجام مي شود.
2ـ حضور موثر خلاقيت انسان در توليد و شكل دادن محصولات ساخته شده از طريق طراحي هاي گوناگون و راههاي انجام آنها.
3ـ مواد محلي و بومي، مواد خام اصلي آن آثار است.
4ـ ارزش فرهنگي
5ـ عدم تجا نس محصولات با يكديگر
6ـ عدم نياز به هزينه هاي هنگفت و سرمايه گذاري بالا
7ـ دارا بودن ارزش افزوده
8ـ قابليت توسعه براي نسلها (از نظر فني)
صنايع دستي ايراني براساس فن ساختار و فرايند آن بدين گونه طبقه بندي مي شوند:
1ـ بافت كفپوش. 2ـ منسوجات دست بافت. 3ـ قلابدوزي، گلدوزي (دوخت تزئيني). 4ـ بافندگي. 5ـ چاپ سنتي پارچه. 6ـ نمد بافي. 7ـ سراميك و سفال. 8ـ شيشه گري. 9ـ چرمسازي و پوست. 10ـ فلزكاري و آلياژ. 11ـ كنده كاري، مشبك كاري و حكاكي بر فلز و آلياژ. 12ـ سنگ بري و سنگ تراشي. 13ـ چوب تراشي.
14ـ ظريف كاري چوب و پرداخت آن. 15ـ خاتم كاري ، نقش بر چوب. 16ـ حصير بافي. 17ـ تزئين با چوب. 18ـ كار موزاييك. 19ـ كاشي كاري. 20ـ مليله دوزي و سرمه (سوزن دوزي). 21ـ مينا كاري. 22ـ هنرهاي ظريف. 23ـ جواهر.

خرداد ۲۰، ۱۳۸۱

سلام
دیروز ما رفتین نمایشگاه شما نروید که چیزی برای دیدن نداره یک سری نرم افزارهای تکراری
تازه شرکت های بزرگ نرم افزاری هم نیستند من نمیدانم این نمایشگاه را برای چی راه انداخته اند خودشان که میگفتند
براي توسعه صادرات نرم افزار؟؟؟؟یک خبر دست اول آقای خاموشی گفت میخواهیم عده ای را براي آموزش توليد نرم افزار به اتريش و کانادا بفرستیم.
اين سايت اتحاديه صادر کنندگان نرم افزار قرار آماده بشود در ضمن این ریس صادر کنندگان نرم افزار ودبیر اجرای چقدر
خودشان را تحویل میگرفتند وادعاي فضل ميکردند وبقیه را بی سواد ميدانستند از من گفتن نريد نمایشگاه نرم افزار و مولتي مديا

خرداد ۱۵، ۱۳۸۱

اول ازهمه هفته نامه الکترونیکی کاپوچینو که به همت آقای نقیبی پیش شماره اش انتشار پیداکرده است امیدوارم
که موفق باشند
ويک نامه وارده از يک دوست در پاسخ به آقاي سردبير
برای من بسيار جای تاسف است که ما چقدر ملت افراط و تفريط کاری هستيم و اين وقتی بيشتر تلخ ميشود که اين را از قشر جوان وجديد که مي بايد منطقی تر ومتعادلتر باشد مي بينم. گاه بديهی ترين چيزها را که برای هر
ملتی قابل احترام و ستايش است آنچنان زير پا ميگذاريم ولگدمال ميکنيم که هر آدم بی احساسی هم واميماند که ما چه ملت بيرحمی هستيم. و جالب است که هيچگاه هم از گذشته های خود درس نميگيريم. شهيد آوينی
لااقل از جمله کسانی است که برای اکثريت مردم ما چه رزمنده چه غير رزمنده، چه مذهبی چه غيرمذهبی، چه هنرمند متعهد و چه غير متعهد، چهره ای فرهيخته،معتدل، فکور، از خودگذشته، باسواد، امروزی و آشنا به دنيای
جديد، هنرمند به معنای واقعی،مقبول خاص و عام و يادآورروزهای حماسه و ايستادگی درمقابل دشمن است که صدای منحصربفردش و آن دنيايی اش هنوز خيلی ها را از خود بيخودميکند. قهرمانانی چون او و
چمران از نظر مقبوليت و جاذبه شخصيت برای همه نسل قبلی و نسل جديد ما قابل احترام وبيادماندنی هستند و خواهند بود. آن وقت ما بجای اينکه چنين افرادی را ارج بگذاريم-حداقل بدليل وحدت ملی و صرفنظر از خط
و ربطهای کوتاه مدت سياسيمان-به خود اجازه ميپدهيم که قلم راهمينطور بی پروا بچرخانيم وشخصيتشان را براحتی خدشه دارکنيم و زير سوال ببريم آن هم با دلايل مبتذل و بی ارزشی مثل اينکه چرا خوش تيپ بوده و اهل
هنر بوده و اهل حال و امروزی بوده و بعد بقول ايشان "يک ريشوی حزب اللهی" شده. اولا که بسياری از چيزهايی که از گذشته او گفته اند هنر است نه عيب.وانگهی گذشته افراد چه ربطی به شخصيت بعدی او دارد و تازه اين
برای فرد کمال افتخار است که چنين سير تکاملی داشته باشد.دوست عزيز، شهيد آوينی را بايد در روايت فتح شناخت. در هول وهراس لحظه های مرگ و زندگی جبهه ها که احتمالا شما هرگز تجربه اش را نداشته ايد، در سوت
خمپاره های 60 و 120، در گلوله های مستقيم تانک، در شلمچه و چزابه و درياچه ماهی، در سنگرهای مثلثی و آتشباريهای خمسه خمسه،در بمبارانهای شيميايی وميکربی که با سه نفس زندگی به مرگ تبديل ميشد، در باتلاقهای
جزيره مجنون و خور، و آتش خمپاره ای که گاه 48 ساعت سر پا بودی و حتی نميتوانستی رفع حاجت بکنی، در از خود گذشتگی آن سروهای رعنايی که سرشان رامقابل گلوله تانک ميدادند تا خاک من و تو سربلند بماند، در
آن همه سالها که او دوربينش وصدايش روايتگر شجاع لحظه های جاودانه حماسه و فتح بودند، درزندگی اش که یسان يک شعر بلندبود و در اشتياقی و عشقی که به شهادت داشت که حتی پس از پايان جنگ از پا ننشست و شهادتش در آن سالهای عسرت پس از جنگ براستی يک خرق عادت بود و عظمتش کم اززندگی او نداشت... نه اينکه بروی بگردی در مجله ها و حرفهای مبتذل اين و آن و اينکه عکسش در سال پيش چگونه بوده و آيا ريش داشته يا نه؟ و اينکه عاشق چه کسی بوده؟ متاسفم که پس از اين همه سال بقول مخملباف هنوز افق ديدمان در ريش و تيپ ظاهر واينجور چيزهای خاله زنکی وسطحی است و به ريشه ها نرسيده ايم. و هنوز هم با همان ديد دايی جان ناپلئونی هر چيزی را که از فهمش عاجزيم بجای تلاش برای فهميدنش فورا يک برچسب "مشکوک "به آن مي زنيم و شروع ميکنيم به تحليل تاريخی و شناسنامه ای آن.اينکه جد و آبادش که بوده و درسنه هزار و نهصد و بوق چه نواری گوش ميکرده و عاشق چه کسی شده؟ می بينيد چه فاجعه ای است؟!فرقی هم نميکند که در چه سن وسالی باشيم و در کدام کشورزندگی کنيم و در عصر ارتباطات واينترنت باشيم يا زمان قاجاروفتحعليشاه. نوع نگاه و ديدمان همان است که 200 سال قبل بود. بعد هم برای قضاوت زندگی و شخصيت افراد -حتی افراد عادی جامعه چه رسد به بزرگانی چون آوينی- بايد با کمال احتياط و دقت و با اطلاعات کامل و همه جانبه سخن گفت و پيش از آنکه چيزی را با دقت بدانيم نبايد طرح کنيم که سبب ترور شخصيت افراد شود.اينکه از اينهمه نکات مثبت اخلاقی و شخصيتی و اينهمه تاثيرگذاری او بر دوست و دشمن واين زندگی پربار پرافتخار،بروی دست بگذاری روی صحبتهای مبتذل فلان همکلاسی (اگر راست
باشد) و آن جمله چرند او، تنها چيزی که ميتوان گفت اين است که يا از سر غرض و مرض است و يا ازکمال ظلم و بی انصافی. شهيدآوينی را بايد کسانی قضاوت کنند که همسنگ او هستند، او را درک کرده اند، با او زيسته اند
و افق شخصيت و ابعاد وجودی اورا از نزديک شناخته اند. بهرحال برای خودم متاسفم که درجامعه ای زندگی ميکنم که درمورد فهرمانان ملی و شهيدانش چنين قضاوتهايی ميشود و مجبورم در مورد بديهی ترين مسائل بحث و
قلمزنی کنم.

پيشنهاد ميکنم مطلب قسمت چهار ژوئن سردبير را بخوانيد لطفا قسمت نظراتش را هم نگاهي بيندازيد